حلاليت توکلي از موسويان + پاسخ موسویان

درباره اخبار منتشرشده در سایت الف پیرامون پرونده آقای سیدحسین موسویان در فاصله اردیبهشت 86 تا ختم پرونده در سال 87 ، احمد توكلی بیانیه زیر را برای انتشار در اختیار رسانه ها قرار داد:

پس از شكایت آقای موسویان از سایت الف، برای دفاع از خویش تمامی دعاوی شاكی یا وكلایش علیه "الف" را بررسی كردم. تقریباً تمامی اخبار منتشرشده مورد اعتراض در سایت، یا از زبان مقامات رسمی مانند رئیس جمهور، سخنگوی دولت، وزیر اطلاعات و سخنگوی كمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس و یا از منابع خبری دیگر نقل شده بود. وكلای شاكی مدعی بودند كه اكثر موارد مطروحه در رسانه ها علیه موكل آنها صحت نداشته بلكه اساساً وزارت اطلاعات یا دادستانی آن ها را در مكتوبات خویش نیاورده اند. آقای موسویان نیز كه از سالها پیش یكدیگر را می شناختیم و در مواردی همكار نیز بوده‌ایم، در تماس تلفنی فی‌مابین گله‌مندانه از من خواست كه برای پاسخگویی اخروی تحقیق كنم و اگر معلوم شد اتهامات بی اساس است اقدام مناسب صورت دهم.
 
براین اساس با تلاش چهار ماهه و با كوشش فراوان توانستم اسناد رسمی زیادی را ببینم و با برخی مسؤلان ذیربط مكرراً گفتگو كنم. نتیجه كار، اثبات اجمالی دعاوی آقای موسویان در بی اساس بودن اكثر مطالب نقل‌شده در الف بود. پیش از آنكه به آن موارد اشاره كنم لازم است یك نكته مهم را تذكر دهم.

گرچه بنده در رویكرد سیاست خارجی و نحوه حكمرانی و ویژگیهای لازم حكمرانان و نحوه برخی مراودات خارجی با آقای موسویان و جریان حامی‌شان اختلافاتی دارم و یكسان نمی اندیشم (كه این بیانیه درصدد ورود به این مباحث نیست)، ولی حساب این مسائل، از حساب ضرورت حفظ حقوق مسلمانان و همه افراد جامعه، از هم جداست و هرگاه در باره آبروی فردی، اشتباهی در رسانه ای سرزند، جبران آن شرعا و قانونا الزامی است.

اما بررسی‏های اینجانب نشان داد كه اتهاماتی كه در زیر می آید در قرارِ نهایی قاضی اول، كیفرخواست دادستان و حكم دادگاه وجود ندارد، و حتی اكثراً در گردش كار وزارت اطلاعات نیز نیامده ولی متاسفانه "الف" نیز آن ها را منتشر كرده است:

         1. مهمترین اتهام موسویان درباره یك سری اسنادی بوده درباره مراكز امنیتی ایران در اروپا كه در اختیار انگلیسی ها قرارداده كه در نهایت به دست سرویس امنیتی انگلیس(MI6) افتاده است.
         2. موسویان در سال گذشته [1385] در50 روز سفر خارجی، ملاقات های زیادی با طرفهای اروپاییِ تحت پوشش سرویس های اطلاعاتی، داشته است.
         3. اتهام جاسوسی هسته ای حسین موسویان تائید شد.
         4. موسویان در تماسی با سیروس ناصری، متهم پرونده كیش اورینتال، از وی خواسته به ایران برنگردد و بدین ترتیب او را از تله‌ای كه وزارت اطلاعات با هماهنگی متكی و لاریجانی برایش گذاشته بودند رهانید.
         5. وی با یك دیپلمات آمریكایی به مدت طولانی ارتباط داشته است.
         6. موسویان در منزل شخصی اش دستگیر شد. در منزل وی تجهیزات فیلمبرداری نصب شده بود و فیلم بازداشت وی در اختیار خانواده اش است.
         7. وی اسناد مهمی به اروپایی ها داده است.
         8. او یك سند فوق سری به سفارت لندن در تهران داده است.
         9. برخی مصوبات شورای عالی امنیت به دست بیگانگان رسیده كه احتمالاً كار موسویان بود.
        10. موسویان در یك مكالمه تلفنی به طرف خارجی گفته كه با كمك شما مجلس هشتم را فتح خواهیم كرد.
        11. برخی اسناد مربوط به دوره قبلی وزارت اطلاعات هم توسط موسویان به انگلیسی ها داده شده است.
        12. موسویان در یك مذاكره پنهانی به طرف انگلیسی یادآور شده كه دولت اعتبارات مركز تحقیقات استراتژیك را كاهش داده و با تقاضای وی طرف انگلیسی هزینه برگزاری چند كنفرانس در داخل و خارج كشور را پرداخته است.
        13. موسویان در مكالمه تلفنی با طرف غربی از آن‌ها می‌خواهد در صدور قطعنامه علیه ایران تسریع كنند.

اینجانب به خاطر این مشاركت ناخواسته در آسیب دیدن ناحق آبروی آقای سید حسین موسویان و خانواده‌اش، از آنان حلالیت می طلبم و امیدوارم خداوند این كار مرا جبران مافات قرار دهد. از حساسیت بجای وزیر محترم اطلاعات نسبت به آن‌چه در مراودات خارجی می‌گذرد و دقت وی در سخن گفتن نیز تقدیر می‌كنم.

 احمد توكلی
1387.6.25
 
________________________
 

سیدحسین موسویان به بیانیه احمد توکلی پاسخ داد.

به گزارش الف، در این پاسخ آمده است:

 

وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ وَ قَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا (آیه 111 سوره طه)
و (در قیامت) بزرگان عالم در پیشگاه خدای حی توانا ذلیل و خاضعند و در آن روز هرکه بار ظلم و ستم به دوش دارد، سخت زبون و زیان کار است.
جناب آقای احمد توکلی
نماینده محترم و رییس مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی

با سلام

از بیانیه مورخ 87.6.25 جنابعالی مطلع شدم. اینجانب از ابتدای ماجرای بازداشت تاکنون موضوع را به خداوند متعال واگذار نموده و به خاطر مصالح و منافع نظام و کشور سکوت کرده و بنایم همچنان بر سکوت است. اطمینان دارم که جنابعالی پس از ماههای متمادی مطالعه اسناد این پرونده و گفت و گو با مقامات ذیربط، اکنون به راز سکوت اینجانب پی برده‏اید. در شرایط فعلی که ارزان ترین کالا، آبروی مومن است، جنابعالی این شهامت را داشتید که بعد از ماه‏ها بررسی مستندات، بی اساس بودن 13 مورد از اتهامات دروغ و ناروا به اینجانب را اعلام و به یاد قیامت حلالیت بطلبید که البته از مبارزان اصیل و متدین انقلاب از هر جناح و با هر طرز تفکری نیز چنین انتظار می رود. اینجانب در جوار مرقد جد اطهرم علی بن موسی الرضا (ع)، جنابعالی را حلال نموده و از خداوند متعال طلب مغفرت و رحمت و موفقیت می نمایم.

مشهد مقدس،
سیدحسین موسویان،

تصميم مهم ٣ تن از مراجع عظام درباره نحوه تعامل با دولت نهم

به گفته یكی از اعضای دفتر آیت‌الله نوری همدانی در قم، در دیدار جمعه شب گذشته حضرات آیات صافی گلپایگانی و نوری همدانی در مورد بی اعتنایی رئیس جمهور به تاكیدهای مراجع مبنی بر كنارگذاشتن رحیم مشایی و اهانت‌های پی درپی به مراجع تبادل نظر شده است. 

به گزارش خبرگزاری‌های رسا، مهر، فارس و ایسنا پیش از این حضرات آیات مكارم شیرازی و صافی گلپایگانی نیز با یكدیگر تبادل نظر كرده بودند. 

نجف زاده، عضو دفتر حضرت آیت‌الله نوری همدانی در قم در گفتگو با روزنامه خراسان اعلام كرد كه در دیدار حضرات آیات مكارم شیرازی و صافی گلپایگانی اظهارات معاون رئیس جمهور درباره مردم اسرائیل و توهین به مراجع بررسی و تصمیم گرفته شده است كه این ٢مرجع فعلا دولتی‌ها را به حضور نپذیرند. 

به گفته این عضو دفتر آیت الله نوری همدانی، فرزند آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی اعلام كرده كه این مرجع تقلید درخواست ملاقات علی كردان، وزیر كشور را رد كرده است. در همین حال، آیت الله رضا استادی، امام جمعه قم در خطبه‌های نماز جمعه خطاب به دولت تصریح كرد: دولتی‌ها باید بدانند كه با علما چطور ارتباط و تعامل داشته باشند. 


مهر: حضرات آیات صافی گلپایگانی و نوری همدانی درباره بی اعتنایی به تاكیدات مراجع برای كنارگذاشتن مشایی تبادل نظر كردند
خبرگزاری مهر گزارش داد: اهانت‌های یك كارگردان سینما به مراجع بزرگوار تقلید و همچنین سخنان مشایی در مورد دوستی ملت ایران و اسرائیل و بی اعتنایی رئیس جمهور به تاكیدات مراجع و علما مبنی بر كنارگذاشتن وی از بدنه دولت واكنش مراجع تقلید را در پی داشته است.

جلسه مهم حضرات آیات مكارم شیرازی و صافی گلپایگانی روز یكشنبه هفته گذشته آغاز واكنش‌های مراجع تقلید درباره موضوعات بوده است.ساعت ٢١ جمعه شب گذشته نیز بیت حضرت آیت الله صافی گلپایگانی میزبان دیدار ویژه و غیرعلنی حضرت آیت الله نوری همدانی بود.

یكی از اعضای دفتر آیت الله نوری همدانی به خبرنگار این خبرگزاری در قم گفت: در این دیدار كه به صورت كاملا محرمانه و بدون حضور خبرنگاران برگزار شد، حضرات آیات صافی گلپایگانی و نوری همدانی درباره تحولات مهم روز كشور، اهانت‌های پی درپی به مراجع، سخنان گستاخانه رحیم مشایی و پافشاری او بر مواضعش و البته بی اعتنایی رئیس جمهور به تاكیدات مراجع مبنی بر كنارگذاشتن رئیس سازمان میراث فرهنگی بحث و تبادل نظر كردند.

همچنین به گزارش خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله حسین نوری همدانی، شامگاه جمعه، ٢٢شهریورماه با حضور در بیت حضرت آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی با وی دیدار و گفت وگو كرد.

حضرات آیات نوری همدانی و صافی گلپایگانی در این نشست خصوصی به بررسی مسائل مهم حوزوی و كشوری پرداختند و در این باره تبادل نظر كردند.از جزئیات این دیدار خبری منتشر نشده است.چندی پیش نیز آیت الله مكارم شیرازی و صافی گلپایگانی با هم دیدار كردند و به تبادل نظر درباره مسائل مهم كشوری پرداختند. 


ایسنا: در نشست آیات عظام نوری همدانی و صافی گلپایگانی تصمیماتی اتخاذ شد
ایسنا نیز در این باره گزارش داد: آیات عظام نوری همدانی و صافی گلپایگانی ساعت ٢١جمعه شب گذشته با یكدیگر دیدار و گفت وگو كردند.این مراجع تقلید در این دیدار در مورد مسئله اهانت به مرجعیت، مسائل روز و همچنین سخنان اخیر رئیس سازمان میراث فرهنگی با یكدیگر گفت وگو كردند و به تبادل نظر پرداختند.در جلسه آیات عظام نوری همدانی و صافی گلپایگانی تصمیماتی اتخاذ شد.پیش از این نیز آیات عظام مكارم شیرازی و صافی گلپایگانی با یكدیگر دیدار و تصمیماتی اتخاذ كرده بودند.

چند روز پس از این دیدار بود كه حضرت آیت الله مكارم شیرازی در واكنش نسبت به برخی انتقادها و موضع گیری‌ها علیه مراجع تقلید گفت: كسانی كه به دنبال خانه نشین كردن مراجع هستند، این آرزو را به گور خواهند برد. 


آیت ا... استادی: دولتی‌ها باید بدانند كه با علما چطور ارتباط و تعامل داشته باشند
در همین زمینه، آیت الله استادی گفت: اگر افرادی نسبت به علما انتقادی دارند باید با توجیه مناسبی همراه باشد كه اضطرابی در جامعه ایجاد نشود، در این زمینه بهترین الگو و سرمشق همان مسیری است كه رهبر معظم انقلاب در جلسات مختلف در سخنان اخیر خود داشتند. 

به گزارش خبرگزاری رسا، آیت الله رضا استادی، امام جمعه قم در خطبه‌های نماز جمعه تاكید كرد: باید تمام برنامه‌های دولت وقوه قضاییه و دیگر بخش‌های حكومت به گونه‌ای باشد كه همه مردم و متدینان آن را بپسندند، زیرا مردم درتحكیم نظام نقش به سزایی دارند، همان گونه كه علما و مراجع تقلید نیز در تحكیم نظام تاثیرگذار هستند.وی افزود: این اشتباه بزرگی است كه مراجع و علما را از دخالت در امور نظام جدا بدانیم، زیرا امام خمینی (ره)، از همه مردم می خواست كه در سرنوشت سیاسی خود دخالت داشته باشند، بی توجهی و بی عنایتی به روحانیت و متدینین روزی به نظام ضربه وارد خواهد كرد.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: همه مردم، علما ومراجع تقلید باید در مسائل كشور دخیل باشند تا به نظام اسلامی خللی وارد نشود.وی در بخش دیگری از سخنان خود خطاب به دولت اظهار داشت: دولتی‌ها باید بدانند كه با علما چطور ارتباط وتعامل داشته باشند، بی تفاوتی نسبت به حوزه‌های علمیه از یك طرف و اظهار كمك به مدارس یا حوزه‌های علمیه از طرف دیگر امر پسندیده‌ای نیست. 


مدیر حوزه علمیه قم: قوه قضاییه باید با توهین كنندگان به مراجع برخورد كند
در همین حال، مدیر حوزه علمیه قم تاكید كرد: هیچ كس از هتك حرمت مراجع، سود نخواهد برد.

به گزارش ایسنا، آیت الله مرتضی مقتدایی در حاشیه مراسم سالگرد درگذشت حجت الاسلام والمسلمین شیخ‌هادی مروی در مورد شكایت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از یك كارگردان سینما و تلویزیون ، گفت: برخورد دستگاه قضایی در این زمینه موجب امنیت كشور و روحانیت خواهد شد، زیرا حمایت از مرجعیت، وظیفه همه است و دستگاه قضایی هم در این زمینه باید به وظیفه خود عمل كند.وی در مورد آثار و تبعات اهانت به ساحت مرجعیت در صورت برخورد قاطع نكردن با چنین مواردی اظهار كرد: در این صورت، احتمال می دهم كه این امر فتح بابی شود تا كسانی هم كه زمینه آن را دارند، به خود جرات دهند و مرجعیت را مورد اهانت قرار دهند. 


ادامه واكنش نمایندگان مجلس به اظهارات مشایی
از سوی دیگر با ادامه واكنش نمایندگان مجلس به اظهارات مشایی، نماینده مردم اهواز اظهارات مشایی را زخمی بر جهان اسلام دانست.به گزارش فارس، ناصر سودانی اعلام كرد: از رئیس جمهور انتظار می رفت تا موضع خود را در مورد اظهارات مشایی اعلام كند.

وی با اشاره به شفافیت و صراحت لهجه احمدی نژاد درباره سیاست‌های رژیم صهیونیستی گفت: مطمئنا رئیس جمهور با اعلام موضع خود در این باره، مردم مسلمان جهان و ایران را شاد خواهد كرد.

نایب رئیس كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی نیز با تاكید بر این كه طرح سوال از رئیس جمهور ، جنجال آفرینی نیست، گفت: اكثر بالاتفاق طراحان این سوال، اصول گرا هستند.

اسماعیل كوثری نماینده تهران در گفت و گو با ایلنا با بیان این كه طرح سوال از رئیس جمهور را امضا نكرده ام، در پاسخ به این كه چرا تاكنون رئیس جمهور در این باره سكوت اختیار كرده و مشایی با وجود درخواست مراجع و نمایندگان از سخنان خود عذرخواهی نكرده است؛ اظهار داشت: چون آقای احمدی نژاد تاكنون دراین زمینه پاسخی نداده، نمایندگان اقدام به طرح سوال از وی كردند تا بالاخره صحبتی از رئیس جمهور در این باره بشنوند و پرونده مشایی به نوعی بسته شود.

چون این سوال و ابهام در ذهن جامعه باقی مانده كه چرا و بر چه اساسی مشایی این حرف را زده است.نماینده تهران در واكنش به این كه برخی طرح سوال از رئیس جمهور و نامه نمایندگان روحانی به مقام معظم رهبری را جنجال آفرینی می دانند، گفت: این مسئله جنجال آفرینی نیست. چون مواضع جمهوری اسلامی ایران و رهبران نظام در قبال آن بسیار روشن است.امام (ره) فرموده بودند كه اسرائیل باید از صحنه روزگار حذف شود و مقام معظم رهبری هم آن‌ها را اراذل و اوباش و جرثومه فساد می دانند. 

سه اشتباه دولت در گام اول اجرای طرح تحول اقتصادی

آفتاب: یک اقتصاددان تاکید کرد: ‌«بخش‌هایی از دولت در این مدت نشان داده اند که به اقتصاد دیمی و غیر علمی اعتقاد دارند نه اقتصاد علمی».

دکتر فرهاد خرمی در گفتگو با خبرنگار اقتصادی آفتاب گفت: «دولت در گام اول

لازم نیست که در این مدت یارانه‌ای به طور نقدی به مردم پرداخت شود. تنها ایجاد این احساس در مردم که روند پرداخت یارانه و پول نقد به آنان در جریان است می‌تواند کارکرد تبلیغات سیاسی برای دولت در انتخابات ریاست‌جمهوری داشته باشد....

 
برای اجرای طرح تحول اقتصادی یعنی جمع‌آوری اطلاعات اقتصادی سه اشتباه اساسی داشته است». 

وی توضیح داد: «دولت می‌توانست برای هدفمند کردن یارانه‌ها پس از بررسی‌های علمی لازم و دقیق جدولی را تهیه کند تا براساس آن یارانه نقدی به مردم تعلق گیرد به این معنا که هر خانوار با توجه به وضعیت درآمد و جمعیت، شرایط خود را با آن جدول مطابقت می‌داد و در صورتی که مشمول یارانه می‌‌شد اقدام به تهیه و ارائه فرم اطلاعات اقتصادی می‌کرد. در این صورت نیاز نبود که هر 17 میلیون خانوار فرم اطلاعات اقتصادی را پر کنند». 

دکتر خرمی افزود: «در این شرایط تجزیه و تحلیل آمارهای استخراج شده بسیار پرحجم و دشوار است در حالی که بسیاری از خانوارها در ایران اساساً نباید یارانه‌ای از دولت دریافت کنند».

استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: «این امکان وجود داشت که برای اجرای این طرح آماری همچون جداول مالیاتی عمل ‌شود و از این راه دولت تکلیف خود را با مردم پیش از ارائه این فرم مشخص ‌کند و مردم نیز بر اساس مقررات و جدول یارانه‌‌ای اقدام به ارائه اطلاعات اقتصادی خود کنند. این کار علاوه بر ایجاد شفافیت، موجب تسهیل عملیات جمع‌آوری اطلاعات اقتصادی و تجزیه و تحلیل آن می‌شد».

وی با اشاره به مشکل دوم جمع‌آوری اطلاعات اقتصادی گفت: «در این طرح افراد به سادگی می‌توانند اطلاعات صحیح وضعیت اقتصادی و درآمدی خود را اظهار نکنند. به طور مثال

این امکان وجود داشت که برای اجرای این طرح آماری همچون جداول مالیاتی عمل ‌شود و از این راه دولت تکلیف خود را با مردم پیش از ارائه این فرم مشخص ‌کند....

 
فردی که علاوه بر کار اول خود فعالیت دیگری نیز دارد که در هیچ کجا نیز به ثبت نرسیده، می‌تواند تنها به شغل اول خود اشاره کند. در واقع شفاف نبودن وضعیت درآمد افراد خانوار موجب مخدوش شدن نتایج این طرح خواهد شد و اطلاعات به دست آمده از آن را غیرقابل اتکا و مخدوش خواهد ساخت».

دکتر خرمی تاکید کرد:‌ «مشکل سوم این طرح عدم پیش‌بینی موضوع تغییر وضعیت اقتصادی خانوار است. ممکن است افراد فرم خود را با دقت و با اطلاعات درست تکمیل کنند اما بعد از مدتی تغییری در وضعیت اقتصادی خود داشته باشند در این صورت مبنا قرار گرفتن فرم آنان صحیح نخواهد بود. در واقع در این طرح باید یک بند مشخص برای تغییر وضعیت اقتصادی خانوار پیش‌بینی و امکان این تغییر با گذشت زمان ایجاد می‌شد».

وی تصریح کرد: «اگر دولت از اجرای این طرح و نقدی کردن یارانه‌ها به دنبال هدفمند شدن یارانه‌ها باشد باید پیش از هر اقدامی نیاز قانونی آن را برطرف و وضعیت یارانه‌های نقدی برای هر خانوار را اعلام می‌کرد».

شفاف نبودن وضعیت درآمد افراد خانوار موجب مخدوش شدن نتایج این طرح خواهد شد و اطلاعات به دست آمده از آن را غیرقابل اتکا و مخدوش خواهد ساخت....

 


خرمی در پاسخ به این سوال که با توجه به نزدیک شدن به پایان مسئولیت دولت نهم امکان اجرای طرح تحول اقتصادی و نقدی کردن یارانه‌ها وجود خواهد داشت؟ گفت: «با توجه به مشکلات مطرح شده، ابهامات، نیازها و گستردگی موضوع امکان اجرای این طرح در مدت کوتاه وجود ندارد».

وی همچنین در پاسخ به این سوال که هدف اصلی دولت در ارتباط با این طرح و نقدی کردن یارانه‌إها چیست؟ تصریح کرد: «قرار گرفتن اجرای این طرح و شتابزدگی برای آن با نزدیک شدن به فصل انتخابات ریاست جمهوری هدف سیاسی و تبلیغاتی دولت را به ذهن هر شخصی می‌رساند». 

این اقتصاددان ادامه داد: «حتی لازم نیست که در این مدت یارانه‌ای به طور نقدی به مردم پرداخت شود. تنها ایجاد این احساس در مردم که روند پرداخت یارانه و پول نقد به آنان در جریان است می‌تواند کارکرد تبلیغات سیاسی برای دولت در انتخابات ریاست‌جمهوری داشته باشد».

وی ادامه داد: «عملکرد بخش‌هایی از دولت در این مدت نشان داده است که این بخش‌ها اساساً اعتقادی به انجام امور بر اساسی علم اقتصاد ندارند و به انجام امور به صورت «دیمی» و غیر علمی توجه بیشتری دارند».

توصیه های رهبر انقلاب به احمدی نژاد

حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي صبح امروز در ديدار رئيس جمهور و اعضاي هيأت دولت، پركاري و نشاط خدمت به مردم ـ برجسته كردن شعارها و گفتمان امام و انقلاب ـ و "انس با مردم و روحيه مردمي" را سه خصوصيت بسيار با ارزش دولت نهم خواندند و تأكيد كردند: دهه چهارم انقلاب، دهه پيشرفت و عدالت است و همه برنامه ريزي ها و تلاشها بايد با اين جهت گيري انجام شود.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری ، ايشان شهيدان رجايي و باهنر را مظهر علم و عمل بر شمردند و با گراميداشت ياد رئيس جمهور و نخست وزير شهيد افزودند: ارزشهاي اين دو شهيد بزرگوار بايد در نگاه مسئولان و رفتار عمومي آنان تجلي يابد.

حضرت آيت الله خامنه اي ضمن تبيين خصوصيات ممتاز دولت نهم تصريح كردند: قدرداني از دولت به علت برخورداري از خصوصيات ممتازي است كه در منطق اسلامي، معيار واقعي تشخّص و شرافت محسوب مي شود.

رهبر انقلاب اسلامي در تبيين اولين خصوصيت برجسته دولت نهم، كابينه آقاي احمدي نژاد را دولت كار و اقدام خواندند و افزودند: انرژي، تحرك، نشاط كار و جديت در خدمت به مردم، ويژگي بسيار با ارزش و مستمر دولت است كه پس از سه سال همچنان برجسته است و سفرهاي استاني يكي از نمودهاي آن بشمار مي رود.

حضرت آيت الله خامنه اي انطباق شعارها و گفتمان دولت را با شعارها و گفتمان امام و انقلاب دومين خصوصيت بسيار با ارزش دولت دانستند و افزودند: زنده كردن و بازسازي برخي خصوصيات جوهري انقلاب و منطق امام ـ و مقابله با كساني كه مي خواستند اين ارزشها و مفاهيم اساسي را منسوخ كنند از خصوصيات بسيار برجسته اين دولت است.

ايشان در همين زمينه خاطر نشان كردند: عدالتخواهي حقيقي و استكبار ستيزي از جمله شعارهاي انقلابي دولت است و هر كس كه پيشرفت كشور را با هدايت انقلاب متصور مي داند، قدردان اين ويژگي است.

رهبر انقلاب اسلامي اعاده "عزت ملي و استقلال حقيقي" را از اقدامات تحسين برانگيز دولت بر شمردند و افزودند: اعتقاد و افتخار به عزت و هويت ملي مبناي استقلال حقيقي هر ملت است.

حضرت آيت الله خامنه اي با انتقاد از برخي كه در گذشته درمقابل بيگانگان زياده خواه، احساس انفعال و شرمندگي مي كردند افزودند: اين دولت، در تعاملات جهاني وفاداري به گفتمان انقلاب را افتخار خود مي داند و روند بسيار خطرناك غربزدگي و گرايشهاي سكولاريستي را كه متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتي كشور بود، سد كرده است.

ايشان پايداري در موضوع انرژي هسته اي را يكي از مظاهر دفاع از هويت ملي خواندند و افزودند: برخي كشورهاي زورگو و پر رو و دنباله هاي بي ارزش آنان مي خواستند حرف خود را در مقابل ملت ايران به كرسي بنشانند اما ملت، شخص رئيس جمهور و دولت در مقابل افزون طلبي ها ايستادند و جلو رفتند.

رهبر انقلاب اسلامي جرأت در ايجاد تحول، شجاعت تصميم گيري براي حل مشكلات بزرگ ـ و جرأت مقابله با فساد را از جمله نمودهاي مهم گفتمان انقلابي دولت خواندند و افزودند: قلع و قمع اژدهاي هفت سر فساد بسيار سخت است البته اكنون نيز اين هدف محقق نشده اما جرأت مقابله با آن در اين دولت، كاملاً مشهود و محسوس است.

حضرت آيت الله خامنه اي خارج شدن از حالت انفعال و گرفتن روحيه تهاجمي در مقابل زورگويان جهاني را از جلوه ‌هاي وفاداري دولت به شعار و گفتمان انقلاب اسلامي دانستند و خاطر نشان كردند: استكبار داراي نقاط ضعف فراواني است كه بايد با برجسته كردن آنها، زورگويان جهاني را به انفعال و پاسخ گويي انداخت و اين دولت داراي چنين روحيه اي است.

رهبر انقلاب اسلامي مردمي بودن را سومين خصوصيت ممتاز دولت دانستند و افزودند: شرافت شما در همسطح بودن با ملت ـ ساده زيستي و تماس و انس مستمر با مردم است و تجلي عملي اين خصوصيات در رفتار رئيس جمهور و هيأت دولت باعث جلب اعتماد بيشتر مردم و ريشه كن شدن بلاي اسراف و اشرافي گري مي شود. ايشان حمايت از دولتها را مشي حضرت امام و رهبري انقلاب خواندند و خاطر نشان كردند: قوه مجريه  بار عمده مديريت كشور را بر عهده دارد و بهمين علت دولتهاي قبلي نيز مورد حمايت بوده اند اما خصوصيات دولت فعلي، باعث مي شود كه  حمايت گرمتري از آن بشود و دلگرمي بيشتري درباره اقدامات آن وجود داشته باشد.

رهبر انقلاب اسلامي حمايت از دولت را به معناي چشم بستن بر ضعفهاي آن ندانستند و افزودند: البته كارهايي وجود دارد كه دولت بايد تدبير كند يا انجام دهد.

حضرت آيت الله خامنه اي در بخش ديگري از سخنانشان، در تشريح مطالبات و توقعات خود از دولت، رعايت قانون را مورد تأكيد قرار دادند و افزودند: وقتي قانوني با سازوكار قانون اساسي در مجلس و شوراي نگهبان تصويب شد، بايد تا مادامي كه تغيير نكرده حتماً به آن عمل شود.

ايشان خاطر نشان كردند: ممكن است دولت، روال تصويب يك قانون ابلاغ شده را صحيح نداند اما متصدي اين مسئله، قوه مجريه نيست و دولت حتي اگر معتقد به ضعف يك قانون بود بايد به آن عمل كند.

حضرت آيت الله خامنه اي نظارت مستمر بر زير مجموعه ها را بسيار مهم و موجب رفع موانع احتمالي و پيشرفت كارها دانستند و افزودند: رئيس جمهور نيز بر عملكرد وزرا نظارت كند البته اين مسئله نبايد با استقلال كار وزيران منافات پيدا كند چرا كه اعضاي دولت از مجلس رأي گرفته اند و در حوزه كار خود، استقلال دارند.

رهبر انقلاب، پيگيري جدي مصوبات و وعده هاي داده شده به مردم را از ديگر توقعات مورد انتظار از دولت برشمردند و افزودند: مردم معتقدند دولت نهم، مردمي است و از جنس خودشان است، اين امتياز توقع مردم را بالا مي بَرَد بنابراين اگر در جايي، عمل به وعده اي با مشكل روبروست، به صراحت با مردم در ميان بگذاريد.

ايشان، تعامل با قواي مقننه و قضائيه و تعامل نظام مند با نخبگان را از ديگران ضروريات كار دولت دانستند و افزودند: بايد از ديدگاههاي اصلاحي نخبگان و ظرفيت همه نيروها استفاده كرد.

رهبر انقلاب اسلامي، اطلاع رساني هنرمندانه و صحيح از فعاليتهاي هيأت دولت را ضروري خواندند و افزودند: بايد با برنامه سازي هنرمندانه، گزارش كار دولت را به اطلاع مردم رساند.

ايشان، دولت را به توجه مستمر به مستحكم كردن پايه هاي علم و فناوري توصيه كردند و افزودند: مقوله فرهنگ نيز بسيار مهم است و بايد همواره در بالاترين سطح به آن توجه داشت.

حضرت‌ آيت الله خامنه اي در مرزبندي انتقاد و تخريب خاطر نشان كردند انتقاد، ارزش‌يابي منصفانه و كارشناسانه است كه با نظر خيرخواهي انجام مي شود و در آن نقاط مثبت و منفي در كنار هم مورد توجه قرار مي گيرد و دولت بايد با سعه صدر از اين انتقادها استقبال كند، آنها را با گوش جان بشنود و با بررسي و توجه كافي و كامل، به انتقادهاي صحيح عمل نمايد.

ايشان انتقاد را خدمت و تخريب را خيانت به نظام و كشور دانستند و با ابراز تأسف شديد از تخريب دولت نهم تحت عنوان انتقاد افزودند: انكار امتيازات و نقاط مثبت، برجسته كردن ضعفها، و بدگويي مستمر، تخريب است نه انتقاد.

حضرت آيت الله خامنه اي، دولت را به پذيرش انتقادهاي دلسوزانه و صحيح توصيه مؤكد كردند و با اشاره به اقدامات تخريبي برخي افراد در تبديل نقاط قوت دولت به نقاط ضعف خاطر نشان كردند: زبان دولت در موضوع هسته اي، زبان عزت و اقتدار ملي است اما برخي چون فلان دولت زياده خواه از موضع هسته ايِ عزتمند دولت ايران خوشش نمي آيد اين مواضع صحيح را هدف تخريب قرار مي دهند.

رهبر انقلاب اسلامي با اشاره به افزايش انتقاد و تخريب دولتها در سال آخر دوره اول فعاليت آنها افزودند: البته اين دولت، بيشتر مورد هجوم تخريبي قرار دارد و دو جريان داخلي و خارجي آن را مي كوبند.

ايشان هجوم رسانه هاي بيگانه به دولت نهم را به جنگ احزاب تشبيه كردند و افزودند: دولت نهم به اين علت، هدف حملات بيوقفه،‌ قرار دارد كه گفتمان آن،‌گفتمان امام و انقلاب است.
حضرت آيت الله خامنه اي با اشاره به انگيزه هاي متفاوت طيف وسيعي كه به تخريب دولت مشغول است افزودند: برخي از اين افراد مغرض نيستند بلكه كم اطلاع يا بي اطلاع هستند،‌ برخي هم غرضهاي شخصي و سطحي دارند، اما بعضي، يا از اول امام را قبول نداشته اند و يا در وسط راه با انقلاب دچار مشكل شده اند، بهمين علت با غرضهاي عمقي و كينه امام، به تخريب دولت نهم مشغولند.

ايشان بار ديگر لزوم توجه دولت به انتقادهاي كارشناسانه را خاطرنشان كردند و افزودند: البته دولت هم بايد با دوري از مواضع تهمت آفرين، به تخريب كنندگان بهانه ندهد و مانع برخي جنجال آفريني ها شود.

حضرت آيت الله خامنه اي حفظ و تقويت روحيه كار و تلاش،‌ اولويت دادن به طرح ها و كارهاي نيمه تمام و شكوفا شدن نتايج اين طرحها در زندگي مردم را مهم دانستند و تأكيد كردند دهه چهارم انقلاب، دهه پيشرفت و عدالت است و برنامه ريزيها و تلاشهاي همه مسئولان بايد در جهت ايجاد جهشي بزرگ در روند پيشرفت كشور و عدالت گستري وسيع،‌ صورت گيرد.

حضرت آيت الله خامنه اي، معنويت و عقلانيت را لازمه تحقق عدالت خواندند و افزودند: اگر بخواهيم ايران عزيز ما الگوي ديگران شود بايد پيشرفت و عدالت را بموازات هم مورد توجه كامل قرار دهيم.
حضرت آيت الله خامنه اي سند چشم انداز 20 ساله را "نقشة راه حقيقي پيشرفت" كشور دانستند و نظارت بر برنامه ها و جهت گيري هاي سازمانها و دستگاهها را براي تشخيص انطباق آنها با سند چشم انداز و رصد ميزان تحقق اهداف اين سند، كاملاً ضروري خواندند.

رهبر انقلاب اسلامي، اجراي صحيح و كامل سياستهاي اصل 44 را زمينه ساز تحولي  همه جانبه برشمردند و پيگيري جدي اين سياست ها را خواستار شدند.

حضرت آيت الله خامنه اي طرح تحول اقتصادي را از كارهاي بزرگ دولت نهم خواندند و با قابل قبول خواندن سرفصلهاي اين طرح عظيم افزودند: اين كار بسيار مهم حتماً انجام شود اما در اين روند بايد از هرگونه شتابزدگي مطلقاً پرهيز كرد.

ايشان خاطر نشان كردند اجراي خوب اين طرح، قدم بزرگي در پيشرفت كشور است اما اجراي شتاب زده آن، خطرها و ضررهايي بدنبال مي آورد بنابراين بايد با بررسي چشم اندازها و پيامدها، و تدبير كردن راههاي جلوگيري يا كنترل تبعات منفي، اين جراحي بزرگ را بسلامت انجام داد.

ايشان در زمينه طرح تحول اقتصادي افزودند: اگر اجراي بخشي از اين طرح تورم زاست بايد براي جلوگيري از بروز اين مسئله و يا كنترل تبعات منفي آن، چاره انديشي كرد. حضرت آيت الله خامنه اي همچنين تلاش بيشتر براي كنترل تورم را بعنوان يكي از مشكلات مردم خواستار شدند و افزودند: البته تورم جهاني، خشكسالي و برخي عوامل ديگر در تورم موجود دخيلند اما عوامل ديگري نيز وجود دارد كه دولت مي تواند با كنترل آنها، تورم را كاهش دهد. رهبر انقلاب اسلامي توجه دولت به عوامل اجتناب پذير در تورم را ضروري خواندند و افزودند: كاهش تورم باعث خواهد شد آثار خدمات بزرگ دولت نهم در زندگي مردم،‌ ملموس تر شود.

رهبر انقلاب اسلامي با قدرداني صميمانه از رئيس جمهور، هيأت وزيران و كاركنان دستگاههاي مختلف اجرايي خاطر نشان كردند: خدمت به مردم توفيقي الهي است كه بايد با تلاش و خدمت بيشتر، آن را قدرشناسي كرد.

حضرت آيت الله خامنه اي همچنين با اشاره به ماه شريف شعبان و ضيافت الهي رمضان، استفاده از ظرفيتهاي بي پايان معنوي اين دو ماه عظيم را توصيه كردند.

رهبر انقلاب اسلامي با قدرداني از گزارشي كه رئيس جمهور در اين ديدار بيان كرد، خاطر نشان كردند: هدف همه كارها، جلب رضايت الهي است اما اطلاع رساني دقيق، صحيح و هنرمندانه به مردم درباره كارهاي انجام شده كاملاً ضروري است و بايد در اين زمينه فعاليت بيشتري صورت گيرد.

آقاي احمدي نژاد رئيس جمهور در اين ديدار ضمن گراميداشت ياد و خاطره شهيدان رجايي و باهنر و ساير شهداي دولت، گزارش مبسوطي از عملكرد دولت در بخشهاي مختلف بيان كرد.

رئيس جمهور با اشاره به روند صعودي رشد اقتصادي كشور بدون احتساب نفت و رسيدن آن به عدد 7/7 درصد در سال 86 گفت: با اصلاحاتي كه در ساختار بودجه انجام شده،‌سهم درآمدهاي نفتي به بودجه عمومي از 63 درصد در سال 83 به 4/53 درصد در سال 86 رسيده است.

آقاي احمدي نژاد انجام اصلاحات ساختاري و همچنين اصلاحات رفتاري را از اولويت هاي اساسي و جدي دولت نهم برشمرد و با اشاره به پيگيري اجراي سياستهاي اصل 44 افزود: واگذاريهاي انجام شده در چارچوب سياستهاي اصل 44 در سه سال گذشته ده برابر كل سالهاي قبل است.

رئيس جمهور با اشاره به رشد بازار سرمايه از لحاظ حجمي و از نظر بازدهي و انجام روزانه 69 ميليارد تومان معامله در بورس خاطر نشان كرد: شاخص بورس نيز در سه سال اخير هشتاد درصد رشد داشته اشت.

آقاي احمدي نژاد در خصوص سفرهاي استاني دولت نهم گفت: اجراي بيش از نود درصد از شش هزار و صد و يازده مصوبه و توافقنامه دور اول سفرهاي استاني به اتمام رسيده و يا در حال اجرا است ضمن آنكه 36 درصد از 1813 مصوبه و توافقنامه يازده سفر در دور دوم سفرهاي استاني نيز عملياتي شده است.

رئيس جمهور افزود: از صد و چهل و سه هزار طرح عمراني كه از سال 79 تاكنون دركشور آغاز شده، صد هزار طرح عمراني مربوط به دولت نهم است كه 52 هزار طرح عمراني به پايان رسيده است.

آقاي احمدي نژاد در بيان عملكرد دولت در بخش بهداشت و درمان، به افزايش پايگاههاي اورژانس شهري و جاده اي، افزايش تخت هاي بيمارستاني، و مراكز تحقيقاتي پزشكي، و همچنين اجراي طرح پزشك خانواده اشاره و تأكيد كرد: دولت نهم به روستاها از جمله روستاهاي محروم توجه ويژه اي داشته است به گونه اي كه اعتبار تخصيص يافته به روستاهاي محروم از هشتاد و پنج صدم درصد كل اعتبارات عمراني به 17/1 صدم درصد اعتبارات عمراني رسيده است.

رئیس جمهور در تشريح عملکرد دولت نهم در بخش نفت، گاز و پتروشیمی به رشد اکتشاف و تولید در این بخشها، افزایش تعداد صنایعی که گاز رسانی شده و افزايش روستاهائی که از گاز بهره مند شده اند اشاره كرد و افزود: سهمیه بندی بنزين و استفاده از کارت هوشمند، و برنامه ریزی احداث 7 پالایشگاه بنزین، کارهاي بزرگی است که در این دولت انجام شده است.

آقای احمدی نژاد با اشاره به رشد 172 درصدی سرمایه گذاری در بخش صنعت، و صادرات صنعتی سی میليارد دلاری در سه سال گذشته خاطر نشان کرد: در بخش نیرو نيز در طول سه سال گذشته 12600 مگاوات به ظرفیت تولید برق افزوده شده در حالی که در فاصله سالهای 68 تا 75 این عدد هشت هزارو ششصد مگاوات و در فاصله سالهای 76 تا 83، دوازده هزار و سیصد مگاوات بوده است.

رئیس جمهور عملکرد دولت نهم در بخش مسکن را یادآور شد و تاکید کرد: تا سال 83، دولتهاي قبلي برای یک میلیون و پنجاه هزار واحد مسکونی زمین تهيه كرده بودند، در حالیکه در سه سال گذشته برای یک میلیون و دویست و پنجاه هزار واحد مسکونی زمین تهیه شده است.

آقای احمدی نژاد افزود: در طول سه سال گذشته، ساخت 560 هزار مسکن روستائی آغاز شده که چهارصد هزار واحد آن به اتمام رسیده است.

رئیس جمهور با اشاره به واگذاری پنج و نیم میلیون خط تلفن ثابت و همراه تا سال 76 و واگذاری 19 میلیون و چهار صد هزار تا سال 83 گفت در سه سال فعاليت دولت نهم  خطوط تلفن ثابت و همراه چهل میلیون خط افزايش و قيمت آنها نيز کاهش يافته است.

آقاي احمدي نژاد در خصوص خدمت رسانی به قشرهای مختلف  بویژه محرومان و گسترش پوشش بیمه ای افراد گفت: در سه سال گذشته ضمن افزایش حقوق بازنشستگان کشوری و تامین اجتماعی و ساخت دوازده هزار واحد مسکونی برای معلولان، نود درصد جمعیت کشور از خدمات بیمه درمانی برخوردار شده اند.

آقای احمدی نژاد به رشد 20 تا 30درصد محصولات زراعی، باغی و دامی، و رشد آبزی پروری اشاره و خاطر نشان کرد: در خصوص اشتغال، رقم بیکاری از 9/11درصد در سال 84 به 6/9درصد در ابتدای سال جاری رسیده است.

راه اندازی 30 سامانه ملی در حوزه بازرگانی، خرید نقدی 26 میلیون تن محصول از كشاورزان رشد دویست درصدی صادرات نسبت به هدف تعیین شده در برنامه چهارم از جمله اقدامات دولت در بخش بازرگانی و تجارت بود که رئیس جمهور به آنها اشاره کرد.

آقای احمدی نژاد در تبیین عملکرد دولت در بخش فرهنگی، سه برابر شدن بودجه فرهنگی در سه سال گذشته را یاد آور شد و گفت : افزايش 25 برابري كتابخانه ها نسبت به سال 83 ، تكميل بيش از دويست ساختمان كتابخانه و مجتمع فرهنگي، هدفمند شدن يارانه ها در حوزه نشر، توجه ويژه به مساجد بعنوان پايگاه اصلي فرهنگي و تلاش براي مقابله با ناتوي فرهنگي از جمله اقدامات دولت نهم در حوزه فرهنگ است.

رئيس جمهور ضمن بيان عملكرد دولت در بخشهاي گردشگري و ميراث فرهنگي، تربيت بدني، و محيط زيست، در خصوص فعاليتهاي انجام شده در بخش علمي و پژوهشي تأكيد كرد: در سال 86 هفت هزار اختراع ثبت شده است و تاكنون نيز سه هزار نخبه در كشور شناسايي شده اند.

آقاي احمدي نژاد افزود: امسال مقالات علمي به بيش از سيزده هزار مقاله مي رسد و پارك هاي فناوري نيز به سه برابر رسيده است ضمن آنكه قرارداد بخش صنعت با دانشگاه از دو ميليارد تومان در سال 83 به پانصد ميليارد تومان در سال جاري رسيده است.

رئيس جمهور با اشاره به فعاليت دولت در بخش آموزش و پرورش گفت: توجه به مراكز تربيت معلم، كوچك سازي سازمان و تشكيلات،‌ توسعه مدارس استعدادهاي درخشان و فني و حرفه اي از جمله سياست هاي دولت در اين بخش بوده است.

آقاي احمدي نژاد در خصوص تورم نيز خاطر نشان كرد: تورم وارداتي، خلق پول و عملكرد بانكها، دو علت اصلي تورم در كشور است و دولت تلاش مي كند ضمن كنترل اين دو علت، سهم دولت را در تورم نيز كنترل كند.

رئيس جمهور در خصوص عملكرد دولت در سياست خارجي نيز تأكيد كرد: امروز كشور در يك وضعيت بسيار خوب و رو به جلو قرار دارد و در سطح جهان تأثيرگذار است.

در پايان اين ديدار نماز ظهر و عصر به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامي اقامه شد.

بهترين رئيس‌جمهور ايران!؟

ديروز تعدادي از نمايندگان اصولگراي مجلس با بـكـارگيري واژه‌هايي عجيب و كم‌سابقه به مخالفت با گزينه‌هاي پيشنهادي احمدي‌نژاد براي تصدي سه وزارتخانه پرداختند. در ميان مخالفان، سخنان علي مطهري نماينده اصولگراي تهران در مجلس هشتم از نكات قابل تامل برخوردار بود. او كه دو تن از وزيران پيشنهادي را به دلايل گوناگون فاقد صلاحيت براي تصدي اين مسئوليت‌ها مي‌دانست در مقدمه اظهارات خود، احمدي‌نژاد را بهترين رئيس‌جمهور تاريخ جمهوري اسلامي خواند. البته او نگفت كه با كدامين معيار به اين نتيجه رسيده است. آيا مثلا ميزان آراي انتخابات رياست جمهوري نهم ، او را به اين نتيجه رسانده است كه از نظر مردم، ‌احمدي‌نژاد بهترين رئيس‌جمهور است؟ يا نتايج انتخابات دوره سوم شوراها و دوره هشتم مجلس و آراء مشعشع تعدادي از چهره‌هاي نزديك به احمدي‌نژاد، او را قانع كرده است كه اكثريت مردم، رئيس دولت نهم را بهترين رئيس جمهور ايران مي‌دانند. حتي اگر او معتقد باشد <گوهرشناسي>مـردم ضـعـيف است و تشخيص خود براي شناسايي بهترين رئيس‌جمهور را كافي بدانند آيا مي‌توانند كسي را بهترين رئيس‌جمهور ايران بنامند كه به ادعاي همفكران خـودشـان، تـداوم رفـتار بدعت آميز دولت ‌او مي‌تواندبه انتصاب وزيران رژيم شاه در مناصب مهم حكومتي منجر شود؟ آيا برخي اظهارنظرهاي منتسب به همكاران احمدي‌نژاد در مورد ملت‌هاي امريكا و اسرائيل، اهانت به مـراجـع تقليد، بي‌تفاوتي در امور فرهنگي– براساس اظـهـارات ديـروز مـطـهـري– اتـهام افكني‌هاي متعدد تريبوني عليه بسياري از چهره‌هاي انقلابي، زيرسوال بردن عملكرد دو دهه گذشته انقلاب و ... كه با سكوت رئيس‌جمهور فعلي مواجه شد و مسائل متعدد ديگر را مي‌توان دليل محكمي بر آن دانست كه<‌احمدي‌نژاد بهترين رئيس جمهور ايران است؟> كسي منكر پركاري و زحـمـات احـمدي‌نژاد نيست، اما به نظر اين نماينده اصولگراي مجلس، آيا وضعيت كنوني اقتصادي كشور به رغم درآمدهاي افسانه‌اي نفت و برخورداري رئيس جمهور از انواع حمايت‌ها، مي‌تواند نتيجه سه سال مديريت بهترين رئيس جمهور ايران باشد؟ در عرصه خارجي آيا برخي سخنان غيركارشناسي از جمله اظهار آمادگي نسنجيده ‌براي برقراري فوري رابطه با مصر– كه با برخورد تحقيرآميز مصري‌ها مواجه شد– مي‌تواند نشانه <بهترين بودن> باشد؟ آيا فقدان استراتژي اقتصادي در دولت نهم كـه نـايـب رئـيـس اصـولـگـراي مجلس هفتم و هشتمبارها بر آن تاCكيد كرده است بخشي از كارنامه <بهترين رئيس جمهور ايران> است؟

اظهارات علي مطهري از نگاه ديگري نيز قابل تأمل است. شايد بسياري از جوانان و نوجوانان ندانند كه از سال 60 تاكنون چه كساني بر كرسي رياست جمهوري ايران تكيه زده‌اند. اما شرايط سني آقاي مطهري به گونه‌اي است كه نشان مي‌دهد او دوران رياست جمهوري شهيد رجايي،آيت‌الله خامنه‌اي، آيت‌الله رفسنجاني و سيد محمد خاتمي را درك كرده است. او احتمالاً ديدگاه مناسبي نسبت به سيدمحمد خاتمي ندارد. ممكن است علي مطهري اسـتـانـداردهايي مد نظر داشته باشد كه براساس آن، احمدي نژاد بر رفسنجاني نيز ترجيح يابد. اما در مورد دو رئيس جمهور ديگر چه؟ راستي اگر يك اصلاح‌طلب، تنها 4 سال قبل بدون توجه به سابقه رياست جمهوري آيت‌الله خامنه‌اي و شهيد رجايي، اعلام مي‌كرد <خاتمي بهترين رئيس جمهور تاريخ جمهوري اسلامي است> آقاي مطهري و همفكران او چه مي‌گفتند و عده‌اي از كفن‌پوشان چه مي‌كردند؟

امروز كساني كه بدنبال رفعت مقام احمدي‌نژاد هستند تلاش مي‌كنند كه او را پيرو شهيد رجايي بدانند– كه البته اين امر اعتراض‌هايي از سوي خانواده آن شهيد نيز به دنبال داشته است– پس چگونه است كه يك نماينده اصولگرا به راحتي احمدي‌نژاد را از رجايي بهتر مي‌داند؟

در اين باب، سخن بسيار است اما نگارنده بيش از هر چيز به يك احتمال مي‌انديشد. آن احتمال، الزام‌ها و رودربايستي‌هاي حاكم در ميان اصولگرايان است. آنها گويي براي مخالفت با برنامه‌ها و اقدامات احمدي نژاد، با بعضي موانع رسمي و غيررسمي مواجه هستند كه قبلاً نيز نمونه‌هاي آن مشاهده شده است. اين موانع آنها را وادار مي‌كند كه هرگاه انتقاد از احمدي‌نژاد را ضروري بدانند، ابتدا در حد اعلا – و متأسفانه بعضاً غلوآميز – از او ستايش كنند و سپس در حاشيه امن ناشي از ستايش‌ها، به انتقاد احتياط‌آميز از رئيس دولت نهم بپردازند! ظاهراً اجـتناب‌ناپذير بودن انتقادهاي روز گذشته از تصميم احمدي نژاد براي معرفي گزينه‌هاي تصدي وزارت راه و كشور نيز بعضي افراد را وادار كرده است كه قبل از طرح انتقاد‌هاي خود، احمدي نژاد را بهترين رئيس جمهور تاريخ ايران بدانند!‌

حقيقت آن است كه اگر اين رودربايستي‌ها، تنها در حد تعريف از يك شخصيت يا ناديده گرفتن جايگاه تعداد ديگري از شخصيت‌ها باقي بماند شايد قابل تحمل باشد. اما اگر اين روند، باعث ايجاد بدعتي شود كه نهايت آن، تسليم در برابر برخي اقدامات، سياست‌گذاريها و اظهارنظرهاي دولتمردان خواهد بود، آنگاه همه بايد نگران باشند!‌

ابتکار: راهبرد اصلاح‌طلبان به حضور خاتمي در انتخابات بستگي دارد

ایسنا: يك فعال سياسي اصلاح‌طلب گفت: اصلاح‌طلبان مشغول بررسي شرايط هستند و البته پذيرش آقاي خاتمي براي حضور درانتخابات بسيار تعيين کننده خواهد بود.

معصومه ابتكار عضو شوراي شهر تهران طي سخناني در دومين نشست عمومي مجمع زنان اصلاح‌طلب در سال جديد افزود: راهبردهاي آينده اصلاح‌طلبان در عرصه انتخابات تا حد زيادي به اين مساله بستگي خواهد داشت.

وي ادامه داد: تاکنون آقاي خاتمي نظر قطعي خود را دراين مورد مشخص نکرده‌اند و چنانچه مردم و گروه‌ها مايل به آمدن ايشان باشند بايد اعلام کنند و از ايشان بخواهند که در صحنه حاضر شود.

وي با بيان اين‌كه " ما ظرفيت‌هاي زيادي داريم كه از آن‌ها استفاده نمي‌كنيم" گفت: با توجه به ظرفيت‌ها و پتانسيل‌هايي كه در جامعه زنان ما وجود دارد بسياري از تحليلگران معتقدند اگر اين ظرفيت‌ها درجهت مصالح ملي به کار گرفته شود، مي‌توان حرکتي را ايجاد کرد که تغييرات اساسي درفضاي سياسي کشور و انتخابات آينده به وجود آيد.

ابتكارادامه داد: بايد براي ايجاد انگيزه و نشاط درانتخابات آينده برنامه‌ريزي کرد و ضمن جلب اعتماد زنان جامعه، آن‌ها را براي حضور موثر در عرصه انتخابات تشويق کرد تا به چرخش فضاي نامطلوب سياسي منجر شود.

به گزارش ايسنا دومين نشست عمومي مجمع زنان اصلاح طلب با حضور اعضاي اين مجمع و برخي از اعضاي شوراي هماهنگي جبهه‌ي شوراي اصلاحات برگزار شد.

در اين نشست ابتدا درباره مسائل سياسي روز بحث و تبادل نظر شد و هم‌چنين نسبت به لايحه حمايت از خانواده و تصويب كليات آن در مجلس ابراز نگراني و تاكيد شد كه در اين زمينه كار كارشناسي صورت بگيرد و نقاط ضعفي كه قبلا هم درباره آن‌ها تذكر داده شده بود، برطرف شود.

در اين جلسه همچنين مقرر شد كه مجمع زنان اصلاح طلب ديداري را با فراكسيون اقليت مجلس داشته باشند؛ چراكه آ‌ن‌ها صداي اصلاح طلبان در مجلس هستند.

همچنين نشستي با حضور نماينده زنان در مجلس هشتم برگزار و درباره مطالبات زنان در جامعه گفت‌وگو شود.

شناخت علي(ع) شناحت انسانيت است

به مناسبت ميلاد حضرت علي (عليه السلام) گر بي خودم و گر به خودم، اينم ثنايش بس در هر مقام، بر لبم آواي يا علي ست شايد شناخت براي هرکس با نوع ديد او نسبت به علي (عليه السلام) متفاوت باشد. شناخت يک ورزشکار از علي (عليه السلام) پهلواني او، يک مظلوم از عدالت او، يک گرسنه از سفره پرکرامت اوست. اما آنچه ارزشمند است شناخت علي(عليه السلام) از تمامي جهات است، آنچه علي را علي کرد چه بود؟ آيا سکوت او در برابر حق خود، آيا عدالت او، آيا يتيم نوازي او؛ پس کدام جنبه علي (عليه السلام) او را علي کرد که اين شخصيت در تمام دوران الگويي کامل است. شناخت علي(عليه السلام) شناحت انسانيت است، شناخت حقيقت است، شناخت عدالت است. آري علي (عليه السلام) در برابر ظلم ، خود را جايز به سکوت نمي ديد آنگاه که خلخال از پاي زني يهودي درآوردند فرمود: " اگر کسي شنيد و از دنيا رفت او را ملالت نکنيد ". علي (عليه السلام) کيست؟! که جرج جورداق مسيحي آرزو مي کند که مادر گيتي چنين فرزندي را به دنيا آورد و نويسندگان اهل سنت و مسيحي در ثناي او قلم فرسايي مي کنند. شناخت علي(عليه السلام) شناخت يک فرد نيست بلکه شناخت يک تفکر است، شناخت يک ايده و روش است. آري آنگاه که کسي به او معرفت نداشت براي اينکه نهال اسلام در آن طوفان نفاق و تزوير از پا در نيايد او مامور به صبر بود. 25 سال از حق خود کنار بود و فقط 5 سال نسيم مهر و عدل او در رأس حکومت بود. هرچند در طول آن 25 سال مرجعي عظيم براي همگان حتي خلفاي راشدي بود. آري علي علي است و شناخت او شناخت همه نيکي ها و خوبي هاست. اما شناخت او بايد با آگاهي باشد. خود فرمود: " دوکس در برابر من در هلاکتند، آنکس من را از آنچه هستم بالاتر بداند و آنکس ازآنچه هستم پايين تر بداند ". علي(عليه السلام) چه مي ديد که زندگي برايش مانند خار در چشم و استخوان در گلو، چرا فقط محل درد دل او چاههاي کوفه و نخلستانهاي مدينه بود، علي (عليه السلام) را چرا آنان که در زمان او بودند نشناختند، در صورتي که همه به عدالتش و هم به مروتش اعتراف داشتند. او را نشناختند يا نمي خواستند بشناسند،آنان سر در ميان پاههاي خود برده بودند و خود را به گنگي زده بودند، گوشهايشان را گرفته بودند و نمي خواستند صوت عدالت و انسانيت را بشنوند. آن زمان که قرآن ها را بر نيزه ديدند و علي(عليه السلام) فرياد برآورد که قرآن ناطق منم، آن زمان که فنته را بر شتر سرخ ديد و فرياد برآورد که اينان همه نيرنگند و آن زمان که مالک اشتر تا يک قدمي چادر معاويه رفت تا او را هلاک کند و علي(عليه السلام) او را امر به بازگشت نمود. آري آنها به مقتضيات زمان خود علي (عليه السلام) را نشناختند و ما به مقتضيات زمان خود. آري هنوز هم صداي مظلوميت علي(عليه السلام) به گوش مي رسد، آيا بعد از گذشت بيش از 1400 سال از علي (عليه السلام) و حکومت او هنور او در ميان ما غريب نيست؟ آيا خواستيم او را واقعا بشناسيم، آيا خوستيم از او بدانيم، آري علي (عليه السلام) نه تنها در آن زمان ، حتي در ميان ما شيعيان هنور هم مظلوم است.

بالاخره مقصر 18 تير چه كسي بود؟

با گذشت 9 سال از حادثه تلخ 18 تير كه به ويژه براي نظام جمهوري اسلامي بسيار پرهزينه و براي دشمنان ايران شيرين بود، هرچند ديگر چندان سالگردي براي آن گرفته نمي‌شود، اما همچنان پرسشهاي بدون پاسخي برجا مانده كه بالاخره بايد زماني پاسخ داده شود تا حيثيت نظام به پاي سوء نيت و عملكرد بد عده‌اي نوشته نشود.

مصطفي تاج‌زاده، معاون سياسي وزارت كشور وقت و عليرضا زاكاني، مسوول وقت سازمان بسيج دانشجويي چهره هايي هستند كه هر دو از مخالفان اين پديده هستند و البته با اين حال، تفسيري كاملا متفاوت از خاستگاه و كم و كيف اين رخداد دارند.

در اين باره تاج‌زاده با خود مصاحبه كرده و زاكاني هم در سايت منسوب به خود، مصاحبه کامران نجف زاده با خود در سال 82 را بازنشر كرده است.

«تابناك» بدون قضاوت درباره ديدگاه‌هاي اين دو به انتشار اين گفتگوها مي‌پردازد:
 
* عليرضا زاكاني، مسوول وقت سازمان بسيج دانشجويي

* آقاي دكتر! ما مي خواهيم وارد بحث 18 تير سال 78 شويم. از اينجا به بعد شما حوادث آن سال را روايت كنيد و اينكه آيا اصلا حوادث آن سال يك كار برنامه ريزي شده بود و يا يك واقعه عادي كه دامنه دار شد؟
- به اعتقاد بنده پاسخ اين سوال هم بله است و هم خير. به عنوان كسي كه در زواياي مختلف اين مسئله درگير بودم برنامه ريزي اوليه وجود داشت و براي اين حرفم دليل هم دارم.

* استدلال شما براي هدفمند بودن آغاز واقعه چيست؟
- اين واقعه حلقه اي از زنجيره فشار از پايين و چانه زني از بالاست و از زاويه ديگر فتح خاكريزي ديگر و اينجا بناست اتفاقي دردناك بنام دوستداران نظام و زمينه اتهامي بزرگ عليه آنها فراهم گردد. لذا اگر دقت كنيم مثلا روزنامه جهان اسلام به تاريخ 5 خرداد 78 در ستون شنيده هايش مطلبي را به نقل از من چاپ كرده بود با اين مضمون كه به زودي دفتر تحكيم راهپيمايي را عليه نظام راه اندازي مي كند. آنها اين اتهام را ازقول من به دفتر تحكيم منتسب كردند. اتهامي كه تعارض با امنيت ملي كشور داشت. بنده روزجمعه مطلب را تكذيب كردم و شنبه تكذيبيه اش درج شد و يك معذرت خواهي از سوي مسوولان آن روزنامه برايم ارسال شد اما مجموعه اي كه متهم اصلي اين صحنه بود هيچ وقت تكذيب نكرد براي خود ما جاي تامل بسيار داشت كه ما تكذيب كرديم ولي تحكيم تكذيب نكرد و اتفاقا همان خبر در 18 تير اتفاق افتاد و تحكيمي ها ميدان دار اوليه قضيه بودند.

* خاستگاههاي 18 تير ماه اگر از منظري آسيب شناسانه بنگريم به چند دسته مي شود تقسيم كرد؟
يك سري احزابي بعنوان قوه عاقله يا مدعي قوه عاقله بودند، توليد فكر مي كردند. مطبوعات توزيع فكر را برعهده داشتند دانشجو هم به عنوان عامل اجرايي از نظر آنان بايد براي اين عناصردرخط مقدم عمل مي كرد. بهانه 18 تير ماه در حقيقت بسته شدن يك عامل توزيع كننده آن تفكر خاص بود... بله ، در كوي دانشگاه حلقه توزيع كننده مورد توجه قرار گرفت. بنابر شكايت وزارت اطلاعات روزنامه سلام توقيف شد .بالطبع احزاب ساكت ننشستند و اين توقع بود كه بخش هايي از عوامل خودشان را به صحنه بياورند و اين امكان را براي خودشان مهيا كردند.

* به نظر شما همان احزاب ابعاد و دانه هاي حادثه را در نظر گرفته بودند يا مي توانستند پيش بيني كنند كه چه خواهد شد؟!
- ابعادش را درنظر نگرفته بودند. روز پانزدهم سلام تيتر اول خودش را زد و اعلام كرد كه اصلاح قانون مطبوعات طرحي است كه سعيد امامي آن را پيشنهاد كرده است بعد وزارت اطلاعات شكايت كرد و در واقع روزنامه سلام به واسطه حكم معلق از سال 72 توقيف شد. البته معلوم شد كه اصل خبر روزنامه سلام و انتصاب قانون فوق به سعيد امامي دروغ بوده است.
همان موقع مطبوعات وقت، مطلبي را بيان كردند كه يك اتفاق قريب الوقوع در پيش است. روزنامه نشاط چهارشنبه و پنجشنبه وقوع اين اتفاق را خبر داد و نوشت: (كساني كه اين حكم را دادند انتظار عواقب آن را هم داشته باشند.) نكته ديگري هم هست و آن اينكه همانجا اين روزنامه اعلام كرد امثال حجت الاسلام والمسلمين مجيد انصاري حاضر نشده اند مطلب سعيد امامي را درمجلس قرائت كنند اما آقاي موسوي خوئيني ها با اين كار ريسك بزرگي كرده و در حالي بود كه مطبوعاتي مثل صبح امروز نيز در اين زمينه جنگ رواني را دنبال مي كردند ، صبح امروز نوشت: هزينه هاي اين حركت ، هزينه هاي سنگيني خواهد بود يا در جاي ديگري اين روزنامه روز هفدهم نوشت كه نبايد انتظار داشت كه قواعد دموكراسي با شرايط فعلي رعايت گردد.

* حالا اگر شما بخواهيد از بعضي افراد بعنوان عاملين آغاز غائله نام ببريد مشخصاً دست روي چه كسي مي گذاريد؟!
- اول يكسري اعلاميه هايي جهت شروع كار در كوي پخش شد و عامل نصب و پخش آنها هم معلومه و متاسفانه ايشان الان در دبيرخانه كميسيون ماده 10 احزاب به عنوان كارشناس مشغول است. او يكي از عوامل ظاهري شروع كننده 18 تير است و از عوامل فعال اعتراضي بود. محيط كوي دانشگاه شرايط خاصي دارد و در 18 تير ماه ، در حقيقت دانشجويان ايام محصول گيري از دوره تحصيل را مي گذراندند از آنجايي که من مدتي با خانواده ام در شهرستان زندگي مي کرديم واين با دوره دانشجويي ما هم زمان شد. من ماهها در اين خوابگاه زندگي كرده ام وشرايط آن را درك مي كنم.
وقتي اين آقا آنجا شروع كرد به نصب اعلاميه در ابتدا به كارش اعتراض شد اما ايشان توجهي نكرد و بعد از ساعت 5/10 شروع كردند به يار گيري و بعد از يكساعت و نيم تلاش صد نفر را جمع كردند تا از كوي بيرون بيايند و آمدند اما نيروي انتظامي با مراجعه اي كه به اين افراد داشت با صحبت آنها را به داخل كوي برگرداند ، همان 30-20 نفري كه معلوم بود سازماندهي شده اند پافشاري داشتند كه از كوي خارج شوند و بعد شرايط رفت به سمتي كه فضاي التهاب مهيا شد و آن اتفاق افتاد. چند نكته جالب اينجاست ، يكي اينكه يكي از اعضاي شوراي مركزي دفتر تحكيم آن شب ساعت 5/12 قطعنامه اي را در جمع معترضين خواند كه در آن آمده بود: ما تلافي تعطيلي سلام را در مجلس ششم خواهيم كرد و همانجا قرار شد بچه ها به داخل برگردند اما آقاي دكتر داود سليماني هم ساعت حدود يك شب آمد. درخواست وي اين بود كه بچه ها به داخل كوي بيايند اما بيان عجيبي داشت. او مي گفت ما با شما صحنه تخريب اتاق دانشجويانموافقيم به داخل برگرديد، ما كه نشستيم مي خوريم واي بحال شما. البته چيز عجيبتر اين بود كه ايشان در قضيه تعطيلي روزنامه توس كه اتفاقا تجمعي شبانه در داخل كوي اتفاق افتاد که همين آقاي ف- ش هم يكي از فعالين آن بود آقاي سليماني معاونت دانشجويي وقت دانشگاه تهران بجاي آرامش كوي ، اطلاعيه داد و از آنها رسما حمايت كرد. بعد از اين كم كم نيروي انتظامي شروع كرد به هدايت دانشجويان به داخل كوي كه در همين زمان يكي از افراد نيروي انتظامي به دست دانشجويان گرفتار شد كه با پا درمياني آقاي كوهي(مسوول كوي) آزاد شد اما كم كم شرايط به سمتي رفت كه التهاب افزايش يافت و به تخريب ماشين ها و مهد كودك روبروي كوي و آرايشگاه و... رسيد.
اين خروج غير قانوني كه حركت كاملا برنامه ريزي شده كوچكي بود ، توسعه پيدا كرد و جنبه هاي غير قانوني ديگري گرفت و كار را به جايي رساندند كه آن اتفاق افتاد و در ساعت 13/4 صبح نيروي انتظامي وارد كوي دانشگاه شد. آن حركت غير قانوني و خروج غيرقانوني از كوي اين روند غير عقلاني را هم بدنبال داشت و شرايط را برد به سمتي كه تعرض به خوابگاه شروع شد ولي مسببان اصلي صحنه را ترك و فرار كردند و كساني كه در حال آسايش و استراحت بودند و يا از نمازجماعت صبح برگشته بودند ضرب و شتم شدند. همانجا 70-60 نفر از بچه هاي بسيج دانشجويي كه از نماز جماعت صبح برمي گشتند مضروب شدند حتي دستشان شكست. بعد سه نفر از اعضاي نيروي انتظامي كه به دست معترضين افتادند و زمينه جوري مهيا شد كه موج دوم حركت هم شكل بگيرد (30/6صبح) و ما اينجا با تاسف ديديم كه يك حركت گسترده اي صورت گرفت و به غير از نيروهاي نيروي انتظامي بخشي هم بودند كه خودسرانه وارد شدند و دايره آسيب گسترش يافت.در حقيقت بهانه ورود مجدد به كوي همين دستگيري وبه نوعي اسارت اين سه نفر بود. لذا باز يك حركت غيرقانوني ديگر سبب ورود نيروهاي ديگري شد.
روز بعد ساعت 9 صبح كم كم يك تجمع و راهپيمايي از داخل كوي پزشكي وبعد خروج از كوي پزشكي به سمت خيابان كارگر شمالي را شاهد بوديم كه محور اين حركت انجمن اسلامي دانشگاه تهران بود و عناصر شاخص آن هم در ميان معترضين حضور داشتند.

* اما ساعت 11 صبح همانروز يك تخريب مجدد هم در كوي صورت گرفت كه اينجا ديگر عوامل خود سر و انتظامي و نظامي حضور نداشتند ، اين حركت كار چه كساني بود؟!
- اين ديگر مربوط به خود خوابگاهي بود يا دانشجويان يا كساني كه به حمايت از آنها وارد کوي شده بودند ، اين تخريب هاي جديد بخصوص در ساختمان شماره 21و 22 به چشم مي خورد.

* گويا شما روز اول واقعه تهران نبوديد ، وقتي رسيديد چه حالي بهتان دست داد؟!
- غروب روز جمعه از آبادان كه برگشتم يكسره رفتم كوي. ديدم يكسري نقاب بسته اند و خيابان را مسدود كرده اند. رفتم داخل كوي. وضع بسيار بدي بود بغض گلويم را مي فشرد آمدم بيرون ، همين طور چشم مي انداختم بين بچه ها كه شايد يكي را آشنا پيدا كنم و مانع از گسترش اين ماجرا شوم. آنجا وزراي آموزش عالي و بهداشت در مسجد كوي بودند. روساي دانشگاههاي تهران و علوم پزشكي و بهرحال وضع بسيار نامناسبي بود. ديگر فضا ، فضاي عقلاني نبود. كوكتل مولوتوف بود و سنگ وآجر هرچه گيرشان مي آمد پرتاب مي كردند. بايد اين غائله ختم مي شد. رفتم بين جمعيت و نيروي انتظامي ايستادم.همان موقع بود كه شاهد صداي تيراندازي بودم كه بعدا فهميدم شخصي به نام عزت ابراهيم نژاد در آنجا كشته شده است. از بالاي ساختمان كوي كوكتل مولوتوف پرتاب مي كردند. درگيري ها خيلي جدي بود.

* بعد چه كرديد؟!
آمديم دوباره از در غربي كوي وارد شويم ديديم 16-17 نفر آنجا با نقاب ايستاده اند و نمي گذارند كسي وارد شود. مانع شدند صحبت كردم . ارتباطي سريع برقرار شد. اول نمي گذاشتند برويم داخل. بعد كمي صحبت كرديم. كار بجايي رسيد كه خجالت مي كشيدند بگويند برويد داخل. يكي شان حتي گفت كه گلويش درد مي كند معاينه اش كردم برايش دارو تجويز كردم. بالاخره رفتيم داخل.

* آنجا چه خبر بود؟ همان داخل كوي را مي گويم...
البته ما سريعا به ميان معترضين آمديم صحنه هاي عجيبي مي ديدم. آقاي شمس الواعظين بود ، آقاي تاج زاده بود. داشتند با معترضين صحبت مي كردند ، يكي از همانها داد زد كه ما دانشجو نيستيم اما به حمايت از آنها اينجا آمده ايم.
- 5/3-4 صبح بود كه فضا مناسب تر شد. فرداي آن روز انجمن اسلامي در دانشگاه تهران تجمعي گذاشت كه غير قانوني بود. مطالباتي مطرح شد و جالب بود كه آقاي علي افشاري درخواست مي كرد كه شهدا را به ما تحويل دهند تا برايشان مراسم بگيريم. يادم هست مجري برنامه لباس سياه پوشيده بود و براي شهدا زاري مي كرد. همانجا از تريبون استعفاي رئيس وقت دانشگاه تهران و آقاي دكتر معين قرائت شد. آقاي ابوترابي هم آمد صحبت كند كه تعرض كردند و نگذاشتند صحبت ايشان تمام شود.

* شما هم از طرف بسيج دانشچويي موضع خاصي گرفتيد؟
- بله ، موضع ما معلوم بود. هم خروج غيرقانوني از کوي و هم ورود غير عقلاني به کوي دانشگاه را نادرست مي دانستيم.

* خاطرتان هست كه مي گفتند چند نفر كشته شده اند؟ در بعضي از اطلاعيه ها به اصل كشته شدن بدون ذكر تعداد بسنده شده بود ولي بعضي انجمن اسلامي ها پنج كشته را ذكر مي كردند.
- جالب اين بود كه اطلاعيه انجمن اسلامي دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران از بيت رهبري خواسته بود كه دخالت كنند در صورتيكه اصلا كشته اي در كار نبود ، تعداد شهدا را مجمع صنفي دانشكده حقوق 13 نفر اعلام كرده بودند و اسامي را هم نوشته بودند و با پارچه سياه تزئين كرده بودند. در تريبون هاي احساسي كه انجمن اسلامي بر پا مي كرد يكبار مثلا يك از نزديكان يك منافق كه ظاهرا سال 61-60 اعدام شده بود رفت پشت تريبون و خواستار احقاق خون منافقين شد. در ادامه همين تجمع در شنبه ظهر روبروي دانشگاه تهران خانمي را به زور چادر از سرش كشند و از سوي ديگر موتورسواري كه بر اي امتحان دادن مي رفت را به خاطر ظاهر متدينش ، مي اندازند و كتك مي زنند و موتورش را هم آتش مي زنند.

* در ادامه چه اتفاقي افتاد ... شنبه شب مجددا فضا در خيابان كارگر شمالي متشنج بود؟
- هر كسي را كه ظاهر مذهبي داشت ، چه دانشجو بود و چه غير دانشجو دست و پايش را مي شكستند و بعد به مسجد كوي مي بردند و به قول خودشان اسير مي كردند. تا هشت نفر يادم است. حالا اين وسط 200-300 تا موتور سوار هم آمده بودند چهارراه جلال آل احمد كه ما دوباره با استدلال، خواهش و التماس آنها را راهي كرديم رفتند...
* براي شما هم اتفاق خاصي افتاد؟!
- ناگهان ديدم 10-15 نفر ميله هاي آهني در دست دارند از خيابان کارگر مي آيند پائين. سلام كردم. جواب ندادند انگار ظاهرم باب پسند آنها نبود. گفتم من پزشكم و كارت دانشجويي ام را هم نشان دادم ، سردسته آنها به من گفت كاري به دانشجو بودنت ندارم با ما هستي يا با آنها. خلاصه از يك طرف اينها را آرام مي كرديم و از طرفي موتورسوارها را سه ساعت همين طور گذشت. خاطرم هست پيرمردي كه از آنجا مي گذشت گفت: شما امشب فرشته نجاتيد كه نمي گذاريد اين ها با هم درگير شوند. سردسته نقابداران وقتي ديد كه بنده ايستادم و صحبت مي كنم گفت داداشمان را ببريد بالا فهميدم مي خواهند بنده را نيز بزنند و به مسجد كوي ببرند.

* موتوري ها رفتند؟!
- موتوري ها رفتند به جز 5-4 نفرشان رو كردم به سردسته آنهايي كه نقاب داشتند و ميله به دست گفتم بروم اين چند تا موتور را هم رد كنم بعد بيايم خدمت شما. گفت با اين محاسنت جرات داري برگردي؟ گفتم بر مي گردم. موتوري ها را رد كردم و آمدم طرف اينها. كنارشان نشستم كنار تقاطع جلال آل احمد ولي يكي شان با ميله يك متر و نيمي كه داشت ، مرا كه ديد آمد طرفم. اشهدم را خواندم. گفتم زد وسط سرم يكهو نشست كنارم و پرسيد: اينجا كجاست؟! انگار به بنده اعتماد كرده بود ، گفت آقا من كارگرم. ما را از سمت رسالت سوار كردند از ساعت شش غروب تا حالا اينجا هستم ، الان مي خواهم برگردم را ه را بلد نيستم. باهاش صحبت كردم پرسيدم چرا اينجوري مي كني؟ گفتم ميله ات را بيانداز ، انداخت توي جوي ، آدرس دادم و رفت، ساعت 4 صبح بود.

* پس حسابي آب گل آلود و ماهي بود كه...
- بله يكسري آدم احساساتي هم بودند كه بچه هاي بسيج دانشجويي با آنها صحبت مي كردند تا كمي حركت هاي عقلاني انجام بدهند يكبار خاطرم هست روز يكشنبه صبح داخل كوي حتي آقاي عبداله نوري آمد صحبت كند چند بار تا مي آمد بگويد(در يك اتفاق غير منتظره)...او را هو مي كردند ،بعد از دوبار هو شدن آخر مي خواست قهر كند نگذاشتند بعد سريع حرفش را زد و گفت اول ببينيد من چه مي گويم، مي گويم در يك اتفاق غير منتظره دوم خرداد پيروز شد.. و اما اينكه شما مي كوييد از آب گل آلود ماهي مي گرفتند مرا ياد حرف آقاي دروديان از اعضاء دفتر تحکيم انداخت كه در آن وضعيت اعلام كرد كه نيروي انتظامي بايد منفك شود و زير نظر وزارت كشور باشد. آنها دنبال پياده كردن خواسته هاي خودشان بودند.

* حرفي از حضراتي كه براي معترضين سخنراني مي كردند در ذهن شما مانده كه جاي نقل داشته باشد...
- يادم هست عصر يكشنبه آقاي سحابي آمده بود آنجا و مي گفت شما (دانشجويان) بياييد داخل و اين حركتها را بصورت دوره اي انجام دهيد.!

* خود شما هم در اين ميان آسيب ديدديد؟!
- 6 يا هفت بار به بنده تعرض كردند اما در همه موارد با آنها صحبت كردم و به لطف خدا مشكلي پيش نيامد البته بار آخر هم كه از بلندي پريدم و پاي راستم شكست و گچ گرفتم.

* اين همه تجمع غير قانوني برگزار مي شد بسيج دانشجويي خواستار تجمع قانوني نبود؟
- اتفاقا ما درخواست تجمع از وزارت كشور كرديم. ظهر روز دوشنبه زنگ زدند از وزارت كشور و آقاي حق شناس مدير كل سياسي وزارت كشور ضمن تشكر از ما گفت كه اين اولين درخواست تجمع قانوني است كه در اين مدت به ما داده اند و غير از اين همه غير قانوني بوده است. گفت آقاي تاج زاده هم درخواست شما را ديده و خوشحال شده و مي خواهد شما را ببيند و صحبت كند ، نظر وزارت كشور اين است كه شما با تحكيم تجمع مشترك برگزار كنيد ، گفتم ما با دفتر تحكيم وحدت اختلاف نظر داريم آنها مي خواهند محيط ملتهب شود و امتياز بگيرند اما ما مي خواهيم عقلاني حركت كنيم. بعد بحث خودي و غير خودي را كردم كه گفت مرزبندي هاي جديدي را تعريف كن تا آدمهاي بيشتري وارد شوند. گفتم مثلا چه جور مرزبندي؟! گفت خشونت گرا وغير آن و اضافه كرد: آن وقت حتي نهضت آزادي هم مي تواند با شما تجمع مشترک بگذارد. گفتم: تعجب مي كنم مدير كل سياسي وزارت كشور نمي داند اين كساني كه دارند آشوب مي كنند پرورش يافته نهضت آزادي اند. اما آنها مثل افعي در حاشيه نشسته اند.
بعداز ظهر آن روز گفتند در خواست شده بيائيد دبيرخانه شوراي عالي امنيت كشور كه من با آن وضع پايم رفتم و ديديم نمايندگان تحكيم (آقايان افشاري و حجتي و احمدي) و يكي از جامعه اسلامي آنجا بود. آقاي مرداني هم با من بود وارد جلسه شديم ديديم وزراي كشور ،‌ آموزش عالي ، بهداشت و درمان و.... آنجا هستند. درخواستي كه وزير كشور از ما كرد همان درخواست آقاي حق شناس بود كه مي گفت كه بيائيد و تجمع مشترك با دفتر تحكيم برگزار كنيد. گفتيم ما اصلاً نگاهمان با هم فرق دارد گفتند اگر به تفاهم رسيديد نظرتان را به ما اعلام كنيد. حال آقاي علي ربيعي جالب بود كه آنجا مدام به ما مي گفتند كه توصيه مي كنم اين کار را بكنيد. بعد رفتيم با بچه هاي تحكيم صحبت كرديم آنجا ديديم اينها از ابتدايي ترين مسائل و اطلاعات برخوردار نيستند يا خودشان را به ندانستن زده اند. حتي در جلسه اي كه در دبيرخانه شوراي عالي امنيت كشور بود دوبار اعضاي جلسه به اطلاعات نادرست آقاي افشاري اعتراض كردند. همان شب در جلسه آقاي تاج زاده برگشت به من گفت ما به شما مجوز نداديم. گفتم اعلام كنيد غير قانوني است. چون قانون ملاك ماست و در اين صورت ما تجمعمان را برگزار نمي كنيم. همين شد كه فردا صبح ساعت 7 در اخبار سراسري اعلام كردند که وزارت كشور طي اطلاعيه اي اعلام كرده كه به هيچ تجمعي مجوز نداده است و اين براي ما جالب بود چون تا آن روز هيچ وقت اعلام نكرده بودند ، و قريب 72 ساعت تجمعات و آشوبهاي مختلف بود كه وزارت كشور موضعي نمي گرفت اما به محض اينكه دانشجويان مسلمان مي خواستند مطالبات بحق و انقلابي خود را داشته باشند اين اطلاعيه صادر شد.

* يادمان رفت بپرسيم وقتي داشتند با ميله مي آمدند طرف شما چه حالي پيدا كرديد...
- تنهاي تنها بودم. آيت الكرسي را شروع كردم به خواندن.

* ما در يك جمع بندي خيلي كوتاه مي توانيم بگوييم كه حادثه 18 تير ماه در ابتدا سازماندهي شده بود ولي بعد حتي از دست مجريان آن هم خارج شد...
- بله دقيقاً همين است.


* مصطفي تاج‌زاده، معاون سياسي وزارت كشور وقت

۱. آیا تجمع دانشجویان در اعتراض به توقیف روزنامه سلام اتفاقی، منحصر به فرد و ویژه بود؟

پاسخ این است که خیر؛ زیرا بارها و بارها دانشجویان کوی دانشگاه تهران در اعتراض به برخی تصمیمات دولتی و حکومت تجمع‌های خودجوش شکل می‌دادند. در این مواقع معمولاً بین ۱۰۰ تا ۴۰۰ نفر از دانشجویان در کوی جمع می‌شدند و بعضاً با دادن شعارهایی از کوی خارج شده و تا امیرآباد، تقاطع بزرگراه آل‌احمد می‌رفتند و سپس به کوی برگشته و متفرق می‌شدند. بعد از توقیف روزنامه سلام به جرم این­که چرا طرح سعید امامی را در مورد مطبوعات افشا کرده بود، این اجتماع شکل گرفت. بعدها دانشجویی که نخستین یادداشت را برای دعوت از دیگر دانشجویان به منظور برپایی تجمع نوشته بود (اگر اشتباه نکنم اسم او آقای شفیعی بود) دستگیر شد و نزدیک به دو سال در زندان بود. نه در آن دو سال و نه در سال­های بعد تا به امروز، هیچ مدرکی دال بر اینکه این اجتماع را یک جریان سازمان‌یافته سیاسی شکل داده باشد به دست نیامد و بنابراین قاطعانه می‌توان گفت این تجمع، تجمعی بود خودجوش و دانشجویی، مثل همیشه.

۲. آیا نحوه مقابله با آن اجتماع خودجوش دانشجویی طبیعی بود؟

مواجهه با دانشجویان تجمع‌کننده در مرحله اول کاملاً طبیعی بود اما در مرحله بعد غیرطبیعی، سازمان‌یافته و از پیش تصمیم گرفته شده بود. در مرحله اول به محض خروج دانشجوها از کوی، چون همیشه نزدیک­ترین پاسگاه نیروی انتظامی تعداد محدودی نیرو به محل می‌فرستد و با زبان لین از دانشجوها می‌خواهد که به کوی برگردند و خواسته‌هایشان را از طرق قانونی پیگیری کنند و دانشجویان به همین ترتیب عمل می‌کنند. تا اینکه از فرماندهی نیروی انتظامی تهران بزرگ با آنها تماس گفته می‌شود که شرایط را همان‌طور که هست حفظ کنند تا فرمانده و نیروهایش به محل برسند. با رسیدن نیروهای جدید به محل با اینکه اکثریت قریب به اتفاق دانشجوها به درون کوی برگشته بودند و تعداد معدودی دم در کوی ایستاده بودند و مسئولین مربوطه کوی و دانشگاه تهران در آنجا حضور به هم رسانده بودند تا تجمع را به صورت مسالمت‌آمیز خاتمه دهند، برخوردهای خشونت‌آمیز، غیر مسبوق به سابقه و علنی مسئولان نیروی انتظامی با دانشجویان و مسئولان مربوطه موجب تحریک آنان شد و سپس بی هیچ دلیل روشنی آقای نظری فرمان حمله نیروهای انتظامی و در کنار آنها لباس شخصی‌ها به درون کوی را صادر کرد و به همین دلیل می‌گویم که این حرکت، اقدامی غیرطبیعی و از قبل سازماندهی شده بود و نیروها توجیه شده بودند که به داخل کوی بروند و همه‌ دانشجوها را مورد ضرب و شتم قرار دهند.

۳. آیا حادثه کوی دانشگاه در حدی هست که هر سال درمورد آن سخن گفته شود و آیا این ماجرا لازم است به نقطه عطفی در حرکتهای دانشجویی بدل شود؟

جواب این است که بله، ما چنین هجوم غیرانسانی و ناموجهی را به دانشجویان کوی از ابتدای تأسیس دانشگاه تهران مشاهده نکرده بودیم. این حمله چنان تأثربرانگیز بود که هر کس که روزهای اول به کوی وارد شد و آثار ضرب و شتم را دید به شدت متأثر شد و گریست و باور نمی‌کرد که در جمهوری اسلامی کسی بتواند به دانشجوها به این شکل وحشیانه حمله کرده باشد و بعضی از دانشجویان را در حالت خواب و بیداری از طبقه دوم به حیاط کوی پرت کنند و موجب مجروح شدن تعداد قابل‌توجهی از دانشجوها شود و روز بعد هم یک جریان پنهان اما شناخته شده، عزت ابراهیم‌نژاد را به قتل برساند و سپس آمران و مباشران آن تبرئه شوند و پس از مدتی مدعی، یعنی شاکی و متشاکی جایشان عوض شود. در این شرایط بزرگداشت این روز لازم است.

۴. چرا این حادثه رخ داد؟

در این زمینه تحلیل‌های متفاوتی ارائه می‌شود؛ اما به نظر من اقتدارگراها می‌خواستند با یک تیر دو نشان بزنند. طبق تحلیل آنها مطبوعات و دانشگاه دو بال اصلاحات بودند که باید به هر قیمتی چیده می‌شدند تا پرنده اصلاحات زمین‌گیر شود و سرکوب آن آسان. بنابراین با توقیف غیرموجه روزنامه سلام و با سرکوب غیرانسانی دانشجوهای کوی دانشگاه تهران فضایی ایجاد کردند که انفعال بر دانشگاه حاکم شود تا چنانچه مطبوعات کشور را آن هم به استناد قانون مربوط به اراذل و اوباش و به صورت فله‌ای توقیف کنند کسی را یارای اعتراض کردن نباشد. کما اینکه آقای صفارهرندی وزیر ارشاد کنونی که آن زمان معاون آقای حسین شریعتمداري در روزنامه کیهان بود، پس از توقیف فله‌ای مطبوعات مقاله نوشت که: «ما روزنامه‌ها را بستیم و هیچ اتفاقی نیافتاد» و نتیجه گرفت که «این روزنامه­ها دارای پایگاه مردمی نیستند.» از منظر وزیر ارشاد دولت آقای احمدی‌نژاد، تیراژ مطبوعات و میزان نفوذ آنان در افکار عمومی بیانگر پایگاه اجتماعی آنان نیست بلکه به راه نیفتادن تظاهرات مردمی بیانگر آن است که روزنامه فاقد پایگاه مردمی است و مردم با توقیف فله‌ای مطبوعات مخالف نیستند. به نظر من روزنامه سلام و دانشگاه تهران به عنوان سمبل مطبوعات آزاد و دانشگاه مستقل سرکوب شدند تا بقیه روزنامه‌ها و دانشگاهها حساب کار خود را بکنند.

۵. آیا فاجعه‌آفرینان به اهداف خود رسیدند؟

به نظر من در بخش­هایی از اهداف خود به ویژه در زمینه منفعل کردن بخش­های وسیعی از دانشجویان موفق شدند ولی هرگز نتوانستند افکار عمومی را از توجه به فاجعه و حمایت از آقای خاتمی باز دارند. جالب آنکه انتخابات مجلس ششم که حدود هشت ماه بعد از فاجعه برگزار شد، ثابت کرد که اصلاحات و اصلاح‌طلبان هنوز حرف اول را در افکار عمومی می‌زدند به همین دلیل بعد از انتخابات مجلس، تصمیم گرفتند کار را یکسره و همه روزنامه‌های اصلاح‌طلب را قلع و قمع کنند. این تصمیم را با پخش فیلم مونتاژ شده آقای لاریجانی از کنفرانس برلین و فضاسازی بعد از آن آغاز کردند اگرچه حتی بعد از این کار نیز در مرحله دوم انتخابات مجلس ششم مردم دوباره به اصلاح‌طلبان رأی دادند. در سال بعد نیز آقای خاتمی را با ۲ میلیون رأی بیشتر به ریاست‌جمهوری برگزیدند. اما کاملاً مشخص بود که فضای دانشگاه در حال تغییر است و نگاه به خارج به تدریج گسترده­تر می‌شود به گونه‌ای که بعضی تشکل‌های دانشجویی حمله آمریکا به عراق و اشغال آن کشور و سقوط صدام را بهار بغداد خواندند با این توجیه که بعد از این مردم عراق روی آبادی، آزادی و آرامش و رفاه را خواهند دید.

۶. آیا مواجهه اقتدارگرایان با فاجعه کوی در سال­های بعد، از جمله امسال منطقی بود یا خیر؟

اقتدارگرایان چند راه پیش رو داشته‌اند. یکی اینکه اساساً ادعا کنند این فاجعه را دوم‌خردادی‌ها و اصلاح‌طلبان ایجاد کردند. همان حرفی که در مورد قتل‌های زنجیره‌ای یا ترور آقای حجاریان و یا اخیراً سخنان آقای پالیزدار مطرح کردند. این ادعا جز خنده بر لبان شهروندان و اظهار تأسف آنان نتیجه‌ای نخواهد داشت. دوم آنکه پیشنهاد اصلاح‌طلبان را عملی کنند و گزارش دقیق کمیته‌ای را که شورای عالی امنیت ملی تشکیل داد و اعضای آن به تأیید رهبری نظام رسیدند و اتفاقاً به لحاظ عددی اصلاح‌طلبان در آن در اکثریت قرار نداشتند، مبنای مجازات مهاجمان قرار گیرد. اما آنان گزارش را کنار گذاشتند. با وجود این که شواهد روشنی از وضعیت آمران و مباشران فاجعه در دست بود از جمله نوار مکالمه آقای نظری با مسئولین کلانتری محل، ادعاهای وی در جلسه روز جمعه شورای تأمین استان تهران که چرا به داخل کوی دانشگاه حمله کردند، دستگیری و اعتراف تعدادی از لباس شخصی‌هایی که به درون دانشگاه وارد شده و تیراندازی کرده بودند و همین‌طور جریان به قتل رسیدن آقای عزت ابراهیم‌نژاد و سوالاتی که در مورد قاتل آن وجود داشت و در حقیقت به دلایل فراوانی اقتدارگرایان نه می‌توانند اصل قضیه را منکر شوند و نه قادرند خطاهای فرماندهان مستقر در محل را توجیه کنند و نه حتی می‌توانند یک دلیل برای ورود به خوابگاه دانشجویان و شکستن حریم دانشگاه ارائه کنند، پیشنهاد ما این بود که قوه‌قضائیه گزارش کمیته شورای عالی امنیت ملی را مبنا قرار دهد و به جرایم متخلفان رسیدگی و آنان را محکوم کند تا اثبات شود تصمیم ورود به دانشگاه خودسر و توسط فرماندهان حاضر در محل گرفته شده است نه اینکه نظام جمهوری اسلامی مورد اتهام قرار گیرد؛ اما متأسفانه نه دادگاه بر این اساس عمل کرد و نه تصمیمات درستی توسط اقتدارگراها در سالهای بعد اتخاذ شد. راه سوم که عملاً اقتدارگرایان در پیش گرفته‌اند آن است که سعی کنند این حادثه را از ذهن و خاطره دانشجوها بزدایند. تلاش مذبوحانه­ای که از ابتدا محکوم به شکست بود. بر همین اساس امسال نیز همه دانشگاه‌ها و حتی خوابگاه‌ها را تا ۱۵ تیر تعطیل و تخلیه می‌کنند تا دانشجویان نتوانند در دانشگاه و به صورت جمعی این روز را گرامی بدارند. نتیجه آن شده است که اکنون برخی کشورهای خارجی درصدد نامگذاری هجدهم تیر بر خیابانهای خود برآمده اند.

۷. سؤال آخر اینکه چرا با همه اینکه حکومت یکدست شده است، اقتدارگراها با مسئولین وقت دولت اصلاحات از جمله بنده حاضر به مناظره درباره کوی دانشگاه نیستند؟

به نظر من علت روشن است. چون علاوه بر سؤالهای فوق که پاسخهای روشن می‌طلبد، اقتدارگراها نمی‌توانند توضیح دهند که چرا ۹ سال پس از کشته شدن عزت ابراهیم‌نژاد قاتل وی شناسایی و محاکمه نشده است و چرا ۹ سال پس از آنکه عده‌ای در برخی از نقاط شهر آشوب کردند و مراکزی را سوزاندند، کسانی که این عمل شنیع را مرتکب شدند شناسایی و محاکمه نشدند. قبلاً هم گفته‌ام علت را باید در ضرب‌المثل چاقو و دسته آن جست.

آیا مشکل ما احمدی نژاد است؟(2)

درست یک هفته قبل از بینندگان این وبلاگ پرسیدم که نظر شما چیست؟!

((آیا مشکل ما احمدی نژاد است؟)) الآن که دارم این مطلب رو می نویسم

با خودم فکر می کنم که یک درصد احتمال اینکه این حرف هایی که می زنه 

درست باشه اونوقت می دونید ما پیش خداوند مسوولیم.من نمی گم

مشکل ما این نیست مشکل آن است که ما نمی دانیم مشکل ما نا آگاهی

خودمان است.

مشکل ما اون دانشجویی است که خام است و با یک حرف استاد از این

رو به آن رو می شود.

مشکل ما به قول امیر المومنان(ع) این است که ـالبته مفهومش اینه ـ

عجب از شما که در حق خود متفرقید و دشمنانتان در باطل خویش متحد.

عزیزان امروز ما بیش از پیش به اتحاد میان شما نیازمندیم پس با هر سلیقه

  ی سیاسی و اجتماعی که ذاری وحدت را حفظ کنید.

 

آیا مشکل ما احمدی نژاد است؟

دوست عزیز سلام

تو این پست قصد دارم سوالی طرح کنم و به اون چند ماه دیگه پاسخ بدم ولی دوست دارم نظرات شما رو هم بدونم.اینم سوال:

   آیا مشکل ما احمدی نژاد است؟

منتظرم.

تجمع معترضان به گرانی ، در میدان آزادی مشهد

تعدادي از مردم مشهد در اعتراض به آنچه آن را گراني مي‌ناميدند، در ميدان آزادي اين شهر تجمع کردند.

 تعدادي از مردم مشهد ظهر امروز ابتدا در ميدان آزادي تجمع کرده و پس از دقايقي اين اعتراض به پارک ملت کشيده شد.

پليس در حال تلاش براي اتمام اين تجمع است و در همين راستا پليس بلوار وکيل‌آباد مشهد را مسدود کرد.

حضور نيروهاي انتظامي در اين تجمع چشمگير است.

مردم در اين تجمع نسبت به گراني‌هاي اخير اعتراض داشته و خواستار حل اين مشکل شدند.

تجمعی جمعی که سایت شبکه خبر آنها را اراذل و اوباش خوانده است ، در پارک ملت برگزار شد.

در این تجمع که با دخالت ماموران به درگیری منجر شد خبرنگاران صداوسیما نیز مورد ضرب و جرح قرار گرفتند.

به گزارش شبکه خبر هر چند سردار رادان به گروه خبری شبكه خبر اجازه داد تا از جو آرام و حضور ماموران در پارك ملت تصویربرداری كند، اما برخی ماموران لباس شخصی، خبرنگار ، تصویربردار و صدابردار شبكه خبر را مورد ضرب و جرح و دوربین آنها را نیز ضبط كردند.

خبر ویژه: لحظاتی قبل با خبر شدیم دانشجویان مشهدی بر ضد احمدی نژاد تظاهرات کردند

لحظاتی قبل با خبر شدیم دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در اقدامی بر ضد احمیدی نژاد رییس جمهور وقت تظاهرات کردن و شعار ضد احمید نژادی سردادند.

گفتنی است پلیس ویژه محل اعتراض ـپارک ملت مشهدـ را تا شعاع ۲ کیلومتری  مسدود کرده است.

مشروح خبر تا چند ساعت دیگر

آبرويش را بريز و او را به مردم معرفي كن!(منبع:خبرگزاریه تابناک)

متأسفانه امروز کار به جايي رسيده که وقتي يک خانم پزشک جوان که به همراه نامزدش در همدان به پارک رفته، دستگير مي‌شود و دو روز بعد، جنازه‌اش بيرون مي‌آيد، همه دست اندرکاران حکومتي با سکوت خود، نظام را تقويت! مي‌کنند. فريادهاي دادخواهي پدر زهرا، نيز که زنداني سياسي قبل از انقلاب بوده، به جايي نمي‌رسد. آيا چشم اميد اين پدر در کشوري که سال‌هايش نام رسول‌الله(ص) و اميرالمؤمنين(ع) را يدک مي‌کشد، بايد به سازمان‌هاي بين‌المللي باشد؟
باقیه قضایا را در ادامه ی مطلب بخوانید.
ادامه نوشته

فاطمه فاطمه است(مقاله ی خبر گزاری تابناک)

ابتداى خلقتم چشم انتظار آمدنت بودم. خدا مرا كه مى آفريد و زمين و خورشيد و ماه و بر و بحر را، اعلام كرد كه آفرينش شما، آفرينش همه چيز به طفيلى آفرينش پنج تن است كه محور آن پنج تن، زهراست.

يا مَلائِكَتى وَ سُكّانَ سَماواتى اعْلَمُوا اَنّى ما خَلَقْتَ سَماءً مَبْنيّه وَ لا اَرْضاً مَدْحيّه وَ لا قَمَراً مُنيراً وَ لا شَمْساً مُضيئه وَ لا فلكاً يَدُور وَ لا بَحْراً يَجْرى وَ لا فَلَكاً يَسْرى اَلّا فى مَحَبّة هوُلاءِ الْخَمْسه.

اگر به خاطر اينها نبود، من دست به كار خلقت نمى شدم، آفرينش را رقم نمى زدم، بر اندام عدم لباس هستى نمى پوشاندم.

اگر به خاطر اين پنج تن نبود، آفرينش به تكوينش نمى ارزيد.

اين پنج تن عبارتند از فاطمه و پدر او، فاطمه و شوى او و فاطمه و پسران او.

نه تنها من آسمان، كه خورشيد و ماه نيز، كه ستارگان و افلاك نيز، كه بر و بحر نيز چشم انتظار آمدنت بودند.

همه غرق اين سؤال و مات اين كنجكاوى بوديم كه اين فاطمه كيست كه اينقدر عزيز خداوند است و حتى حساب و كتاب خدواند بسته به شاهين محبت و رضايت اوست. و قتى آدم از بهشت قرب رانده شد و به زمين فراق هبوط كرد، شما تنها وسيله نجات او شديد و نامهاى شما، اسماء حسناى سوگندنامه او. و ما بيش از پيش قدر منزلت شما را در پيش خداوند دريافتيم و به همان ميزان متحيرتر و مبهوت تر شديم در شكوه و عظمت وجود شما. و قتى نوح در پس آن و انفساى طوفان و سيل، با استعانت از نام شما بر خشكى فرود آمد همه يكصدا گفتيم رازى است به سنگينى خلقت و رمزى به پيچيدگى آفرينش در اين نامهاى مبارك، اما چه راز و رمزى؟!

اين انتظار، قرن به قرن، سال به سال، ماه به ماه، روز به روز و لحظه به لحظه گسترش يافت و در بستر آن، سوالى غريب شروع به رشد و نمو كرد تا آنجا كه اين سئوال و انتظار پا به پاى هم، دست به كار سوزاندن جان و مچاله كردن دل شدند.

سؤال اين بود كه:

اين فاطمه با اين شخصيت، با اين عظمت، با اين جلال و جبروت، با اين قرب و منزلت وقتى پا به عرصه زمين بگذارد، چه خواهد شد؟ چه طوفانى به وقوع خواهد پيوست، چه معجزه اى رخ خواهد شد؟ چه طوفانى به وقوع خواهد پيوست، چه معجزه اى رخ خواهد داد و خلايق او چگونه برخورد خواهند كرد؟!

مساله، مساله كوچكى نبود، خلايق هميشه بر روى زمين به دنبال خدايى ملموس و محسوس مى گشتند، بت را نه به اين دليل مى ساختند و مى پرستيدند كه او را خدا مى دانستند، بت را مى خواستند به عنوان جلوه اى محسوس از خدا بر روى زمين، بت ها را به عنوان شفعائى در نزد خدا تصور مى كردند. آنها را واسطه ميان خود و خدا مى پنداشتند.

به بت مى گفتند آنچه را كه از خدا مى خواستند، طلب باران، طلب بخشش، طلب وسعت، طلب... مى خواستند مجرايى باشد كه همه خواسته ها و طلب ها، از آن طريق مطمئن، به سوى خدا صعود كند.

بت ها تجسم كاذب اين نياز بودند و خدا مى خواست كسانى را به زمين هديه كند كه تجسم صادق اين درخواست باشند. محبوبى ملموس و محسوس باشند، دستگير مردم باشند براى رفتن به سوى او و خلاصه، چيزى باشند ميان مردم و خدا، برتر از مردم، پايين تر از خدا. و تو اى فاطمه و پدر و شوى و فرزندان تو چنين بوديد. و َ لَها جَلالٌ لَيْسَ فَوْقَ جَلالُها اِلّا جَلالُ اللَّه جَلَّ جَلالُه وَ لَها نَوالٌ لَيْسَ فَوْقَ نَوالِها اِلّا نَوالُ اللَّهَ عَمَّ نَواله.

فاطمه را جلال و جبروت و عظمتى است كه برتر از او هيچ جلالى نيست مگر جلال خداوند جل جلاله و هم او را بخشش و عطا و كرمى است كه بتر از او هيچ نوال و كرامتى نيست مگر نوال خداوند، عم نواله.

پس ما حق داشتيم چشم انتظار آمدن شما و كنجكاو كيفيت برخورد مردم با شما باشيم. و قتى پدرت زمين را به تولد خود مزين كرد، من از ميان تمام خلايق، نگاه و چشم توجهم فقط به او شد.

هرگاه آفتاب، جسم لطيفش را مى آزرد، ابرى را سايبان او مى ساختم. هر گاه سرما آزارش مى داد، شعله خورشيد را زياد مى كردم ، اگر شبانه راه مى پيمود، دامن مهتاب را پيش رويش مى گستردم و فانوس ستاره را نزديكتر مى بردم كه مبادا سنگى پاى رسالتش را بيازارد.

اما... اما من يكى كه در خود شكستم وقتى ديدم با او به قدر او رفتار نمى شود، و نه به منزلت او كه حتى به شان يك انسان عادى و معمولى هم با او برخورد نمى شود. انسان معمولى تمسخر نمى گردد، متهم به جنون نمى شود، با او كينه و عداوت و دشمنى نمى ورزند، اما با او كردند.

او را ساحر و مجنون خواندند، با او دشمنى ورزيدند، با ا و جنگيدند، بر سر او خاكستر كينه ريختند. پيشانى اش را آزردند. داندانش را شكستند، محصور شعب ابى طالبش كردند و... و من... من آسمان، من بى جان، من سايه بان، من ديده بان، خون دل مى خوردم و در خود مچاله مى شدم، وقتى كه مى ديدم با مقصود خلقت، با مخاطب «لَوْلاكَ لَما خَلَقْتُ الْاَفْلاك»، با رمز «انّى اَعْلَمُ مالا تَعْلَمُون»، با آدم تمام، با انسان كامل، با عقل كل، اينچنين جاهلانه و كافرانه بر خورد مى شود. و ... بعد از او با تو، دردانه خداوند.

من تصور مى كردم وقتى شما بيائيد، خلايق شما را بر سر دست خواهند گرفت، بر روى چشم خواهند گذاشت، دلهايشان را منزل محبت شما خواهند كرد، بر سايه تان سجود خواهند برد، از بوى حضور شما مست خواهند شد، خاك پايتان را توتياى چشم خواهند كرد، كمر خواهند بست به خدمت شما، چشم خواهند دوخت به لب هاى شما تا فرمان را نيامده بر چشم بگذارند و خواسته را نگفته اجابت كنند.همه مقيم كوى شما خواهند شد و دنبال وسيله براى تقرب خواهند گشت.

من كه ديده بودم يك نفر با خاك پاى ماديان جبرئيل، دست در كار خلقت برد، خيال مى كردم خلايق از گرد پاى شما بال خواهند ساخت، از من خواهند گذشت و به معراج خواهند رفت.

چه سفيه بودند اين خلايق، چه نادان بودند اين مردم! چه مى خواستند كه در محضر شما نمى يافتند؟! چه مى جستند كه در شما پيدا نمى كردند؟! دنيا مى خواستند شما بوديد، آخرت مى خواستند شما بوديد، معرفت مى خواستند شما بوديد. علم مى خواستند شما بوديد، معرفت مى خواستند شما بوديد، بهشت مى خواستند شما بوديد، حتى اگر مال و منال و شهرت و قدرت مى خواستند، باز مخزن و گنجينه اش در دست شما بود.

چرا جفا كردند؟! چرا سر برتافتند؟! چرا عصيان كردند؟ به كجا مى خواستند بروند؟! چه مى شد اگر ابوجهل و ابولهب و... هم، راه ابوذر را مى رفتند؟! من و كل كائنات، موظف شديم ، سلمان را به خاطر ارادتش به شما خدمت كنيم. گرامى بداريم، عزيز بشمريم، چه مى شد اگر بقيه هم پا جاى پاى سلمان مى گذاشتند. پا جاى پاى سلمان نگذاشتند، ولى چرا دشمنى كردند؟ چرا كينه ورزيدند، چرا رذالت كردند؟ من كه از ابتداى خلقت، عشقم به اين بود كه آسمان مدينه بشوم، گاهى از شدت خشم به خود مى لرزيدم، صداى سايش دندانهايم را اگر گوش هوشى بود، به يقين مى شنيد، گاهى تاسف مى خوردم، گاهى حسرت مى كشيدم، گاهى گريه مى كردم، گاهى كبود مى شدم، گاهى اشك مى ريختم، گاهى ضجه مى زدم، گاهى خون مى خوردم و گاهى خود را ملامت مى كردم، من از كجا مى دانستم كه بايد شاهد اينهمه مصيبت باشم؟!

من سوختم وقتى در خانه خدا، در خانه قرآن، در خانه نجات، در خانه تو به آتش كشيده شد.

من در خود شكستم وقتى در بر پهلوى تو شكسته شد. وقتى تو فضه را صدا زدى، انسانيت از جنين هستى سقوط كرد. خون جلوى چشمان مرا گرفت وقتى گل ميخ هاى در، از سينه تو خونين و شرم آگين درآمد.

من از خشم كبود شدم وقتى تازيانه بر بازوى تو فرود آمد.من معطل و بى فلسفه ماندم وقتى زمين ملك تو غصب شد.

اشك در چشمان من حلقه زد وقتى سيلى با صورت تو آشنا شد.

من به بن بست رسيدم وقتى اهانت و توهين به خانه تو راه يافت. و ... بند دلم و رشته اميدم پاره شد وقتى آوند حيات تو قطع شد.

ديشب كه على تو را غسل مى داد، وقتى اشك هاى جانسوز او را ديدم، وقتى ضجه هاى حسن و حسين را شنيدم، وقتى مو پريشان كردن و صورت خراشيدن زينب و ام كلثوم را ديدم، ديگر تاب نياوردم، نه من، كه كائنات بى تاب شد و چيزى نمانده بود كه من فرو بريزم و زمين از هم بپاشد و كائنات سقوط كند.

تنها يك چيز، آفرينش را بر جا نگاه داشت، و آن تكيه على بود بر عمود خيمه، ستون خانه تو.

على سرش را گذاشته بود بر ديوار خانه تو و زار زار مى گريست.

اين اگر چه اوج بى تابى على بود اما به آفرينش، آرامش بخشيد و كائنات را استقرار داد.

چه شبى بود ديشب! سنگينى بار مصيبت ديشب تا آخرين لحظه حيات، بر پشت من سنگينى مى كند. همچنانكه اين قهر بزرگوارانه تو كمر تاريخ را مى شكند.

از على خواستى- مظلومانه و متواضعانه- كه ترا شبانه دفن كند و مقبره ات را از چشم همگان مخفى بدارد.

مى خواستى به دشمنانت بگويى دود اين آتش ظلمى كه شما برافروخته ايد، نه فقط به چشم شما كه به چشم تاريخ مى رود و انسانيت، تا روز حشر از مزار دردانه خدا، محروم مى ماند. چه سند مظلوميت جاودانه اى! و چه انتقام كريمانه اى!

دل من به راستى خنك شد وقتى كه صبح، دشمنان تو با چهل قبر مشابه در بقيع مواجه شدند و نتوانستند بفهمند كه مدفن دختر پيامبر كجاست.

من شاهد بودم كه در زمان حياتت آمدند براى دغلكارى و نيرنگ بازى، اما تو مجال ندادى و آنها باقى مكر و سياست را گذاشته بودند براى بعد از وفات و تو آن نقشه را هم نقش بر آب كردى.

اما هميشه خشك و تر با هم مى سوزند، مومنان و مريدان آينده ات نيز اشك حسرت خواهند ريخت، گم كرده خواهند داشت و در فراق مزار تو خواهند گداخت.

چهل قبر مشابه! چهل قبر همسان! و انسانها بعضى واله و سرگشته، برخى متعجب و حيران، عده اى مغبون و شكست خورده، گروهى از خشم و غضب، كف به لب آورده و معدودى از خواب پريده و هشيار شده.

يكي گفت:
- نشد، اينطور نمى شود، نبش قبر خواهيم كرد، همه قبرها را خواهيم شكافت، جنازه دختر پيامبر را پيدا خواهيم كرد، بر او نماز خواهيم خواند و دوباره... خبر به على رسيد. همان على كه تو گاهى از حلم و سكوت و صبورى اش در شگفت و گاهى گلايه مند مى شدى ، از جا برخاست، همان قباى زرد رزمش را بر تن كرد، همان پيشانى بند جهاد را بر پيشانى بست، شمشيرى را كه به مصلحت در غلاف فشرده بود، بيرون كشيد و به سمت بقيع راه افتاد.

تو به يقين ديدى و بر خود باليدى اما كاش بر روى زمين بودى و مى ديدى كه چگونه زمين از صلابت گامهاى على مى لرزد. و قتى به بقيع رسيد، بر بالاى بلندى ايستاد- صورتش از خشم، گداخته و رگهاى گردنش متورم شده بود- فرياد كشيد:

- واى اگر دست كسى به اين قبرها بخورد، همه تان را از لب تيغ خواهم گذارند.

او گفت:

- اى ابوالحسين بخدا نبش قبر خواهيم كرد و بر جنازه فاطمه نماز خواهيم خواند. على از بلندى حلم فرود آمد، دست در كمربند او برد، او را از جا كند و بر زمين افكند، پا بر سينه اش نهاد و گفت:

- يا بن السوداء! اگر ديدى از حقم صرف نظر كردم، از مثل تو نترسيدم، ترسيدم كه مردم از اصل دين برگردند، مامور به سكوت بودم ، اما در مورد قبر و وصيت فاطمه نه، سكوت نمى كنم، قسم بخدايى كه جان على در دست اوست، اگر دستى به سوى قبرها دراز شود، آن دست به بدن باز نخواهد گشت، زمين را از خونتان رنگين مى كنم.

او به التماس افتاد و ديگري گفت:

اى ابوالحسن ترا به حق خدا و پيامبرش از او دست بردار، ما كارى كه تو نپسندى نمى كنيم.

على، شوى باصلابت تو رهايشان كرد و آنها سر افكنده به لانه هايشان برگشتند و كودكانى كه در آنجا بودند چيزهايى را فهميدند كه پيش از آن نمى دانستند... راستى اين صدا، صداى پاى على است. آرام و متين اما خسته و غمگين. از اين پس على فقط در محمل شب با تو راز و نياز مى كند.

من لب ببندم از سخن گفتن تا على بال بگشايد بر روى مزار تو.

اين تو و اين على و اين نگاه هميشه مشتاق من...

فوری: اولین حامی احمدی نژاد شکست خورد_لاریجانی رییس مجلس شد_هووووورااااا

با راي نمايندگان طيف اصولگرايان مجلس، دكتر علي لاريجاني از سوي اين طيف به عنوان رييس مجلس هشتم پيشنهاد شد.
 
در جلسه امروز فراكسيون اصولگرايان كه از ساعت 16و سي دقيقه آغاز شد، پس از ارائه برنامه علي لاريجاني و غلامعلي حداد عادل از نمايندگان اصولگرا درباره آنان راي‌گيري به عمل آمد كه علي لاريجاني 161 راي و غلامعلي حداد عادل 50 راي كسب كردند.

در اين جلسه كه  227 منتخب مجلس در آن حضور داشتند،  213 راي اخذ شده است و از اين تعداد 7 راي سفيد به گلدانها ريخته شد. همچنين تعدادي در راي گيري شركت نكردند.
 
پيشتر اصولگرايان توافق كرده بودند تا اين راي‌گيري غيررسمي بين حداد و لاريجاني انجام ‌شود تا رقابت به صحن مجلس كشيده نشود و آن دو قبول کرده بودند تمايل اکثريت اصولگرايان به هر کس بود، طرف ديگر کنار بکشد.
 
با توجه به حضور بيش از 220 نماينده در نشست امروز اصولگرايان، مي‌توان گفت انتخاب رسمي رئيس مجلس در صحن علني تمام‌شده است.
 
علي لاريجاني، نماينده رهبر انقلاب در شوراي عالي امنيت ملي كه 7 ماه قبل از دبيري شوراي‌عالي امنيت ملي بركنار شد، با درخواست شماري از علما و مراجع تقليد نامزد نمايندگي از قم شد و توانست آراي مردم اين شهر را از آن خود كند.
 
وي سرليست كشوري طيف اصولگرايان منتقد دولت در انتخابات بود و اولين بار نيز اميرعلي اميري، دبير انتخابات اصولگرايان فراگير 2 روز پس از انتخابات 24 اسفند ماه، حمايت طيف متبوع خود را از رياست لاريجاني در مجلس هشتم اعلام نمود. وي علت اين امر را عملكرد هيئت رئيسه مجلس هفتم، به ويژه افرادي چون باهنر، نايب رييس اين مجلس خوانده بود.
 
با اين حال لاريجاني علاوه بر اصولگرايان منتقد دولت، حمايت اصولگرايان سنتي و حتي طيفي از نمايندگان هوادار دولت را داشت و همين امر موجب پيروزي او شد. 

واكنش نمایندگان مجلس به اظهارات احمدی‌نژاد در مورد افرایش قدرت خرید مردم

اظهارات محمود احمدی‌نژاد در نشست مطبوعات روز سه‌شنبه كه عنوان كرد: قدرت خرید مردم افزایش یافته است و وضعیت معیشتی مردم بهتر شده است. با واكنش برخی از نمایندگان اقتصادی مجلس مواجه شد. به نحوی كه بیژن شهبازخانی نماینده ملایر گفت: مثل اینكه رئیس‌جمهور هنوز از محله خودشان خرید می‌كنند و غلامرضا مصباحی‌مقدم گفت: نه خیر جملات آقای احمدی‌نژاد نشان می‌دهد ایشان اصلا خرید نمی‌كند.

محمود احمدی‌نژاد در شرایطی روز سه‌شنبه سخن از بهبود وضعیت معیشتی مردم به میان آورد كه فردای آن روز قرار بود نمایندگان مجلس مسعود میركاظمی وزیر بازرگانی دولت را به علت گرانی استیضاح كنند. هرچند این استیضاح روز چهارشنبه انجام نشد و به وقت دیگری موكول شد اما نمایندگان همچنان معترض به وضعیت اقتصاد كشور و عملكرد رئیس دولت نهم هستند. نمایندگان با انتقاد از تورم 20 درصدی و گرانی‌های لجام‌گسیخته، جلسه استیضاح وزیر بازرگانی را فرصتی برای بیان انتقادات صریح خود به رئیس جمهور می‌دانند. بنابراین زمانی كه احمدی‌نژاد از افزایش قدرت خرید مردم سخن به میان ‌آورد، انتقادات نمایندگان برانگیخته شد كه رئیس جمهور نباید از روی احساسات سخن بگوید.

قدرت‌الله علیخانی عضو فراكسیون اقلیت در واكنش به اظهارات احمدی‌نژاد گفت: آقای رئیس جمهور خبر از جامعه و وضعیت اقتصادی مردم ندارد. به گفته علیخانی مشاوران احمدی‌نژاد آمار درستی به او ارائه نمی‌دهند و با این كار به كشور و شخص احمدی‌نژاد ضربه می‌زنند اما بیژن شهبازخانی معتقد بود احمدی‌نژاد از زمان حضور در دولت در مقاطع مختلف دلایل متعددی را برای وضعیت اقتصادی كشور عنوان كرده است. شهبازخانی گفت: رئیس جمهور در آغاز كار عنوان می‌كرد تورم نسبت به 50 سال اخیر كاهش یافته است، بعد از مدتی گفته تورم و گرانی جنگ روانی و كار مطبوعات است بعد از برخوردهای سیاسی و مافیا گفتند اكنون هم معتقد هستند وضعیت اقتصادی مردم بهتر شده است. نماینده ملایر در ادامه با اشاره به اظهارات احمدی‌نژاد كه گفته است «شخصا به مسئله مسكن وارد می‌شوم.» یادآوری كرد: موضوع مسكن از اهدافی بود كه فروردین سال 86 آقای احمدی‌نژاد در جمع استانداران اعلام كرد برای این بخش هدف‌گذاری كرده و مشكل را حل می‌كند.

شهبازخانی ادامه داد: بعد از یك سال هدف‌گذاری امروز نتیجه عملكرد آقای رئیس جمهور را در بخش مسكن می‌بینیم. وضعیت اسفباری در بازار مسكن پیش آمده است كه قیمت‌ها تا صددرصد افزایش داشته است.

شهبازخانی به احمدی‌نژاد توصیه كرد: «دولت در بحث‌های اقتصادی خیلی دخالت نكند زیرا ممكن است بقیه چیزها نیز مثل مسكن شود.»

اما محمد خوش‌چهره عضو كمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینكه حرف زدن زمانی قابل استناد است كه شاخصی برای آن ارائه شود، تصریح كرد: «در علم اقتصاد رفاه یك جامعه و بهبود وضعیت اقتصادی مردم را با شاخص‌هایی چون تفریح،‌ تركیب سبد خرید، قدرت خرید و وضعیت اشتغال می‌سنجند» در جامعه‌ای كه شاغلان فقیر وجود دارند و افراد برای تامین زندگی باید بیش از هشت ساعت كار كنند، نمی‌توان از رفاه و بهبود معیشت سخن گفت. به گفته خوش‌چهره این اظهارات را می‌توان به كلی‌گویی‌های مسوولان و تبلیغات سیاسی تعبیر كرد در غیر این صورت قطعا صاحبنظران و نخبگان بدون ارائه شاخص و به صرف جملات احساسی بهبود وضعیت اقتصادی را از رئیس جمهور نمی‌پذیرند.

عادل آذر دیگر نماینده‌ای بود كه اظهارات احمدی‌نژاد در افزایش قدرت خرید مردم را احساساتی توصیف كرد و گفت: مسوولان باید با آمار حرف بزنند همین كه دولت حقوق كاركنان خود را 13 درصد افزایش داده تا با تورم همخوانی یابد نشانه این است كه ما با بهبود وضعیت اقتصادی مواجه نیستیم. آذر ادامه داد: دولت حقوق 16 میلیون كارمند خود را افزایش داده است. باید پرسید تكلیف 55 میلیون جمعیت كشور با این تورم چیست؟

عضو كمیسیون برنامه و بودجه مجلس معتقد است هیچكس انتظار ندارد مشكلات اقتصادی كشور یك‌شبه حل شود اما مشكلی كه وجود دارد این است كه دولت هنوز باور نكرده تورم در حال رشد صعودی است و گرانی‌ها به مردم فشار می‌آورد و بنابراین اگر دولت این را بپذیرد، مشكلات قابل حل است .

بیانیه جنبش عدالتخواه در اعتراض به فضای دانشگاهها

در دانشگاههاى ما، اين هسته‏هاى علم و معرفت و سياست، انجمنهاى گوناگون - انجمنهاى اسلامى، جامعه‏ى اسلامى، جنبش عدالتخواهى، بسيج دانشجوئى، دهها مجموعه‏ى جوان - كه با نامهاى گوناگون در دانشگاهها، در دبيرستانها مشغول فعاليتند، هر كدام از اينها يك برگ زرين برنده‏اى هستند از تلاش ملت ايران؛ اينها را بايد تقويت كنيم. اين ميشود بسيج يك ملت. بدخواهان اين ملت، بسيج را بد معنا ميكنند؛ بسيج يعنى اين."
رهبر انقلاب (مدظله العالی)

انقلاب اسلامی و به تبع آن نظام جمهوری اسلامی، برآمده از مردم بوده و ریشه در حرکت توده های مردمی داشته است. اما همچنان که حدوث این انقلاب در نتیجه حرکت و حضور مردم بوده است، بقای آن نیز در گرو تداوم حرکتهای مردمی و استفاده از همه ظرفیتهای مردمی نظام است. به همین ترتیب پاشنه آشیل نظام نیز عدم حضور و انگیزه توده ها برای تحرک تاثیر گذار در فضای جامعه است.
واقعه سوم تیر را میتوان نقطه عطفی در حضور و تأثیرگذاری نیروهای مستقل و خودجوش مردمی و دانشجویی در سالهای اخیر دانست. اما گذشت زمان نشان داد متاسفانه بسیاری از عناصری که مسئولیت های دولتی را بر عهده گرقتند متعلق به این حرکت و معتقد به این مفاهیم نبودند و قابلیت استفاده از ظرفیتهای عظیم مردمی را نداشتند. هرچند هنوز زود است که عواقب عینی بی تفاوتی و بی اعتقادی نسبت به توده ها و حرکتهای مردمی را پیشبینی کنیم، اما گویا زود فراموش کرده ایم که بخش مهمی از علل وقوع حماسه دوم خرداد، شکاف میان توده ها و حاکمیت و احساس بی تفاوتی مسئولین نسبت به مردم و نادیده گرفتن گروه های منتقد بوده است.

مهمترین متولی حفظ و حراست از خیزشها و حرکتهای خودجوش دانشجویی در دولت، وزارت علوم است که به یکی از بزرگترین علامت سوالهای دولت نهم تبدیل شده است. در این باب سخن بسیار است و بارها در قالب بیانیه ها و جلسات با مسئولین وزارتخانه و... گفته شده است.
به عنوان مثال سرانجام پس از گذشت 15 ماه از طرح شکایتها و اتهامات و دفاعیه های متعدد، هیئت نظارت مرکزی بر تشکلهای دانشجویی، مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه صنعتی اصفهان (آرمان) را به چهار ماه توقف فعالیت محکوم کرد.

این محکومیت در حالی صورت گرفت که در جلسه اول این هیئت در به طور شفاهی از سوی مسئولین مربوطه (اعم از مسئولان نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها و وزارت علوم) سخن از تبرئه این تشکل به میان آمده بود.
فارغ از موضعگیری اولیه و شفاف این هیئت، حکم صادره جدید از نظر حقوقی نیز خدشه پذیر است. اولا حکم مذکور هیچ سخنی از مصادیق اتهام و علل آن نیاورده است و در گزاره ای کلی بیان داشته که : "برخی اتهامات بند 5 الف محرز شد." ثانیا شفاها اعلام شده است که حکم مذکور بر اساس اتهام "توهین به مسئولین" صادر شده است. در حالی که از جمیع اتهامات مطرح شده در جلسه هیئت منصفه، فقط از "توهین به رهبری"سخن به میان آمده بود و اساسا در مراحل مختلف این پرونده اتهام "توهین به مسئولین" هیچ گاه تفهیم نشده و هیچ مجالی برای دفاع از آن فراهم نشده است و لذا اعضای این تشکل نمی دانند به استناد کدام وقایع و یا شایعات محکوم شده اند. فی الواقع هیچ گونه تفهیم اتهامی صورت نگرفته و اسنادی ارائه نشده است و در نتیجه دانشجویان نیز فرصت دفاع نیافته اند.

بگذریم از اینکه با فرض اثبات چنین اتهامی، آیا این حکم هیچ تناسبی با آن دارد؟ با همین روند اگر اتهامات دیگر را به اثبات میرساندند خدا می داند چه احکامی در انتظار دانشجویان بود!
به این ترتیب به نظر میرسد صدور این حکم تنها اقدامی انتقام جویانه نسبت به مطالبه دانشجویی اسفندماه گذشته بوده است و حقیقتا چنین حکمی مصداقی از ظلم است و گویا فراموش کرده اند که: "الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم"
البته ما این حکم را نشان دهنده استیصال وزارت علوم و شاکیان این پرونده می دانیم. تشکل فوق الذکر از میان 11 صفحه و دهها بند و تبصره شکایت و اتهاماتی نظیر ضد ولایت فقیه، پیروان خوارج، حجتیه، گروهک فرقان، منافقین، طالبان، اپوزوسیون تندرو و... تبرئه شده و صرفا به اتهام توهین به مسئولین، آن هم بدون تفهیم اتهام و بدون ارائه هیچ گونه مستندی به حکم سنگین 4 ماه توقف فعالیت محکوم شده است.

البته حق اعاده حیثیت از ده ها شکایتی که اثبات نشده به جای خود محفوظ است و عدالت حکم می کند که هیئت نظارت دانشگاه با شاکیانی که ده ها تهمت و افترای سنگین زده اند و البته هیچ کدام نیز اثبات نشده برخورد نماید. لیکن ما بروز بیرونی اختلافات میان نیروهای منتسب به جریانات ارزشی را به صلاح ندانسته و معتقدیم دود این اختلافات به چشم دوست داران انقلاب خواهد رفت.
حقیقت آن است که مسائل و ابتلائات وزارت علوم فراتر از مورد دانشگاه صنعتی اصفهان است.
نگرش بسته و تنگ نظرانه مسئولین وزارت علوم به فعالیتها و فضای دانشجویی و آستانه تحمل پایین ایشان در قبال مواضع آرمان خواهانه و انتقادی دانشجویان، لا اقل در یک دهه اخیر بی نظیر است. ورود نیروهای امنیتی به پرونده های ساختگی دانشجویان نیز در نوع خود از نوآوریهای وزارت علوم در تعامل پدرانه با دانشجویان منتقد و آرمانگراست.

می توان گفت به طور کلی دو دسته عمده تشکلهای منتقد در زمان حیات دولت نهم در دانشگاه ها فعال بوده اند: جنبش عدالتخواه دانشجویی و انجمن های اسلامی. انجمن های اسلامی یکی پس از دیگری و با بهانه های قانونی و یا غیرقانونی تعطیل شدند. با تشکل های جنبش عدالتخواه نیز اینگونه خلاف قانون و یک سویه برخورد می شود. فارغ از مسائل پیش آمده در دانشگاه صنعتی اصفهان، تمامی 5 درخواست مجوز تأسیس تشکل از سوی جنبش عدالتخواه در یک سال گذشته با کارشکنی دانشگاهها و وزارت علوم مواجه شده است.
قطعا سیاستهای فعلی مسئولین وزارت علوم، و البته برخی مراکز دیگر که منافع حقیر خود را در گرو سکوت و رکود فضای دانشجویی می بینند، نتیجه ای جز بستن فضای نقد و مطالبه ندارد. براستی آیا وزیر علوم و منصوبین وی در دانشگاهها حتی یک بار تأملی بر سخنان رهبری با دانشجویان و تأکید مداوم ایشان بر آرمانخواهی و مطالبه عدالت و نقد تلخ و طلبکارانه دانشجویی داشته اند؟!
رئیس جمهور نیز، که عملا مسئولیت مستقیم عملکرد وزرا را متوجه خود میداند، لازم است موضع خود را صریحا اعلام کند. ایشان در گفتگوی کوتاهی که با دانشجویان در انتهای تحصن در وزارت علوم صورت گرفت، قول پیگیری ماجرا را داده بود. از این تعهد در کنار عذر خواهی آقای هاشمی ثمره و تاسف ایشان از برخوردهای زننده با دانشجویان، انتظار بهبود و حل مسائل می رفت نه برخورد شدیدتر! آیا مشاهده این تناقضات نتیجه ای جز ناصداقتی و سیاسی بازی مسئولین دولت در اذهان دانشجویان خواهد داشت؟
ما آمادگی داریم آزمونی از مسئولین دولتی و وزیر علوم در زمینه آشنایی با تشکلهای دانشجویی، آشنایی با اندیشه رهبری در مورد تشکلهای دانشجویی، نگرش ایشان نسبت به کار سیاسی در دانشگاه ها، و.. برگزار کنیم تا مشخص شود چه کسانی و چگونه ذهنیت دانشجویان را نسبت به مجموعه نظام و نگرش های سیاسی آن و رعایت حقوق مردم بر حاکمیت از جمله آزادی بیان، امر بمعروف و نهی از منکر و... مخدوش می کنند.
حقایق مذکور لکه ننگینی بر دامن دولت مدعی اصولگرایی و عدالتخواهی و مهرورزی است و فتنه های حاصل از این تحجر و تنگ نظری دیر یا زود، خود را بر همه ما تحمیل خواهد کرد.


به امید ظهور عدالت گستر گیتی
جنبش عدالتخواه دانشجویی

ائتلاف فراگير اصولگرايان

 

دبير اجرايي ائتلاف فراگير اصولگرايان اسامي کانديداي اين ائتلاف در سراسر کشور را اعلام کرد که طبق آن اين ائتلاف در حوزه انتخابيه تهران فقط از محمد خوش چهره حمايت مي کند.
علي دوراني دبير اجرايي ائتلاف فراگير اصولگرايان در گفت‌وگو با خبرگزاري مهر ليست اين ائتلاف را چنين اعلام کرد:

استان آذربايجان شرقي
تبريز، اسکو و آذرشهر: سيد محمدرضا ميرتاج الديني، محمد حسين فرهنگي، شکور اکبر نژاد، رضا رحماني
اهر و هريس: عباس فلاحي باباجان
سراب و مهربان: مجيد نصرپور سردهايي
شبستر: علي مطهري
 
استان آذربايجان غربي
اروميه: جواد جهانگير زاده
 
استان اردبيل
اردبيل نير و نمين: حسن نوعي اقدم
پارس آباد و بيله سوار: سليمان فهيمي گيلگو
 
استان اصفهان
اصفهان: اکبر پرورش
مبارکه: سيد محمد جعفر سادات موسوي
نجف آباد- تيران و کرون: محمد مهدي مظاهري تهراني
 
استان ايلام
دهلران ، دره شهر و آبدانان: علي عزتي
ايلام، ايوان ، مهران ، شيروان و چرداول: داريوش قنبري ، شاپور فولادي
 
استان بوشهر
حوزه انتخابيه دير ، کنگال و جم: عسگر جلاليان
 
استان تهران
تهران: محمد خوش چهره
 
استان خراسان رضوي
مشهد و کلات: عبدالرضا رحماني فضلي
قوچان و فاروج: عباسعلي رستمي ثاني
سبزوار: رمضانعلي سبحاني فر
 
استان خوزستان
آبادان: سيد حسين دهدشتي ، سيد علي موسوي جرف
بندر ماهشهر ، اميديه: کمال دانشيار
اهواز: زيبا صالح پور
ايذه و باغ ملک: عليرضا دهقاني
 
استان فارس
شيراز: جعفر قادري ، محمد علي خرسنديان
آباده، بوانات و خرمبيد: محمود محمدي
اقليد: رحماني
مرودشت و ارسنجان و پاسارگاد: حسن شبان پور
 
استان کردستان
سنندج - ديواندره و کامياران: امين شعباني ، سيد حسن علوي
 
استان کرمانشاه
کرمانشاه: محمد کرمي راد ، جهانبخش اميني
قصر شيرين و گيلان غرب: فتح الله حسيني
 
استان گلستان
کردکوي و بندر ترکمن: محمد جواد نظري مهر
گرگان و آق قلا: عبدالحسين ناصري
گنبد کاووس: بايرام گلدي برمک
 
استان گيلان
رشت: جبار کوچکي نژاد ، سيد علي آقازاده
 
استان لرستان
بروجرد: هادي مقدسي
خرم آباد: رضا رحيمي نسب
 
استان مازندران
نوشهر و چالوس: انوشيروان محسني بندپي
 
استان همدان:
همدان: سيد محمد کاظم حجازي ، حجت الاسلام مرتضي حسني حلم
ملاير: سيد محمد حسن فاضليان ، حسن وناي

لاريجاني در نهار حداد شركت نكرد

حداد عادل دلیل عدم حضور علی لاریجانی منتخب اول مردم قم را در این گردهمایی برنامه همزمان حضور لاریجانی در جمع گروههای مختلف در شهر قم اعلام کرد.

به گزارش مهر، دکتر غلامعلی حداد عادل رئیس مجلس شورای اسلامی ظهر امروز در حاشیه مراسم گردهم آیی منتخبان مردم در دور اول انتخابات مجلس هشتم که در تالار مدرس ساختمان مشروطه انجام شد در جمع خبرنگاران اظهار داشت : جلسه بسیار خوبی بود که 170 نماینده راه یافته به مجلس در دور اول در آن شرکت کردند و ما تلاش کردیم که آنها را با فضای کاری مجلس و نرم افزارهای کاری آشنا کنیم.

وی با بیان اینکه توضیحات ارائه شده در این جلسه مقدمه ایجاد فضای کاری مطلوب برای نمایندگان در مجلس هشتم بود افزود: هر کاری مقدمه ای نیاز دارد و با توجه به اینکه فاصله ای در قانون اساسی بین مجالس تعیین نشده تا نمایندگان با وظایف کاری خود آشنا شوند تلاش کردیم که نمایندگان در این جلسه تسلط بیشتری بر آیین نامه ها پیدا کنند.

رئیس مجلس شورای اسلامی در پاسخ به سئوالی درباره دلیل عدم حضور علی لاریجانی در این جلسه، تصریح کرد: آقای لاریجانی برنامه ای در قم داشتند که از گروههای مختلف برای حضور در آن دعوت کرده بودند لذا طی تماسی که داشتند از حضور در این برنامه عذرخواهی کردند.

دکتر حداد عادل درباره عدم آشنایی مردم با حوزه نمایندگی نمایندگان مجلس گفت : سعی می کنیم که با توضیح دادن در مورد مسئولیت نمایندگان، مردم را با وظایف نمایندگان آشنا کنیم و اگر هم تغییری در آیین نامه ها لازم باشد انجام خواهیم داد اما پرداختن به مسائل جزئی و موردی از سوی نمایندگان مسئله ای است که در ذهن مردم نهادینه شده است.

وی در پاسخ به سئوال خبرنگاری که از او درباره هزینه های برگزاری این جلسه پرسید، خاطرنشان کرد : بر خلاف آنچه در برخی رسانه ها عنوان شد هزینه این نشست میلیاردی نبود .

رئیس مجلس شورای اسلامی تصریح کرد : تنها شب گذشته 8 نماینده و 4 همراه آنان در هتل اقامت داشتند پس روزنامه هایی که نوشته بودند هزینه مهمانی حداد عادل میلیاردی است استغفار کنند.

دکتر حداد عادل در پایان حضور 80 تا 90 نماینده مجلس هفتم در مجلس هشتم را زمینه ای مناسب برای انتقال تجربیات به این مجلس عنوان کرد.

بدبخت فرهنگیان

بنا بر شيوه‌نامه بودجه 87، وزارت آموزش‌وپرورش موظف است نزيک به نيمي از معلمان حق‌التدريس تهران را اخراج يا حقوق آنان را نصف كند و يا اقدامي بينابين درباره آنان انجام دهد.

 بر پايه اين شيوه‌نامه، سازمان‌هاي آموزش و پرورش استان‌ها موظفند در چهارچوب اعتبارات ابلاغي با استفاده بهينه از نيروي انساني رسمي و پيماني خود، به گونه‌اي مديريت کنند كه عملكرد ريالي حق‌التدريس در سال تحصيلي 1388 - 1387 در شهر تهران حداقل به ميزان 45 درصد و در كلان شهرها حداقل به ميزان 25 درصد نسبت به سال تحصيلي 1387 - 1386 كاهش يابد؛ به گونه‌اي كه سقف ريالي حق‌التدريس در كل كشور، به صورت ميانگين حداقل به ميزان 15 درصد نسبت به سال تحصيلي 1387 - 1386 كاهش يابد.
همچنين در اجراي ماده 32 قانون مديريت خدمات كشوري، تغيير وضعيت افراد حق‌التدريس به قرارداد كار معين ممنوع است.

اين در حالي است كه سازمان آموزش‌وپرورش تهران در سال گذشته، 3865 نفر از پرسنل خود را بازنشسته كرده و در عوض تنها تعداد 396 نفر را به استخدام رسمي خود درآورده است. از اين تعداد، 235 نفر معلم حق‌التدريسي، 73 نفر مربي پرورشي و 88 نفر دبير فني بوده‌اند. بنابراين آموزش‌وپرورش استان تهران مجبور است علاوه بر به‌كارگيري معلمان حق‌التدريسي خود براي سال تحصيلي جديد، خلأ ايجادشده از بازنشستگي تعداد قابل توجه پرسنل خود را با به‌كارگيري معلمان حق‌التدريسي پر كند كه در اين صورت با كاهش بودجه حق‌التدريسي‌ها به ميزان 45 درصد، مجبور خواهد شد يا از حقوق ناچيز حق‌التدريسي‌ها بكاهد كه حقوق آنها به نصف خواهد رسيد و يا تعداد معلمان حق‌التدريسي را کاهش دهد.

اگر آموزش‌وپرورش تهران بخواهد تعداد حق‌التدريسي‌ها را كاهش دهد، مجبور به «استفاده بهينه از نيروهاي انساني رسمي و پيماني» با استفاده بيشتر از معلمان رسمي و پيماني خود است كه در مصوبه دولت نهم هم به آن اشاره شده که در اين صورت، اين فرهنگيان بار مضاعفي را به دوش خواهند كشيد كه اثرات منفي آن نيز بر دانش‌آموزان تحميل خواهد شد.

به هر روي، از آنجا كه آموزش‌وپرورش براي به‌كارگيري معلمان اضافه بر ساعات موظفي، موظف است حق‌الزحمه آنها را در قالب اضافه‌كار پرداخت كند، هزينه حقوق براي آموزش‌وپرورش با زماني كه معلمان حق‌التدريس را به كار مي‌گيرد، تفاوت چنداني نخواهد داشت و آنچه تفاوت خواهد كرد، بيكار شدن تعداد قابل توجهي از حق‌التدريسي‌ها و نيز بار دوچندان تدريس بر دوش معلمان رسمي و پيماني است، مگر آن‌كه آموزش‌وپرورش بخواهد از پرداخت اضافه‌كار اين فرهنگيان خودداري كند!

پيام سياسي «مرد هزار چهره» چيست؟

سناريو و فضاي داستان، متن ديالوگ‌ها و سوابق و شخصيت مهران مديري و نويسندگان مجموعه طنز «مرد هزار چهره»، از پيام‌هاي سياسي آشكار اين مجموعه تلويزيوني حكايت دارد.

جديدي‌ين كارهاي سياسي اين گروه در گذشته، تخطئه تحصن نمايندگان مجلس ششم و نيز لزوم غني‌سازي اورانيوم در داخل با تمثيل «غني‌سازي نخود برره» بود كه احتمالا با سفارش مديريت صداوسيما مطرح شده بود.

همچنين مجموعه «باغ مظفر» كه در سال 85 پخش شد، با سفارش و بودجه وزارت نفت، ضمن تأكيد بر صرفه‌جويي سوخت، زمينه رواني سهميه‌بندي بنزين در سال 86 را پديد آورد.

به نظر مي‌رسد، مجموعه «مرد هزار چهره»، بيش از آن‌كه به نقد شخص يا گروه خاصي بپردازد، به پديده‌هاي منفي و زمينه‌هاي اجتماعي، جامعه‌شناختي و روانشناختي توجه مي‌كند كه زمينه‌ساز اين پديده‌هاست.

سريال همچنين تأكيد مي‌كند، برخي چهره‌‌ها كه با جعل عنوان و بدون توانايي، مسئوليت‌ها يا شغل‌هاي مهمي را اشغال مي‌كنند، الزاما افراد «بدذاتي» نيستند و سوءنيت هم ندارند، بلكه جهل و اشتباه گرفتن مردم در كنار تعريف و تمجيدهاي اغراق‌آميز و غيرواقعي، منجر به تثبيت آنان در مكان‌هايي مي‌شود كه شايستگي آن را ندارند.

براي نمونه، روايت داستان‌هاي عجيب و غريب درباره سرهنگ غفاري كه افراطي‌ترين نوع آنها توسط سرباز وظيفه 48 ماه خدمتي بيان مي‌شود، باعث مي‌شود كه شصت‌چي، سرانجام در پست رياست كلانتري به چهره‌اي واقعا خشن تبديل شود. با اين حال، نويسنده تأكيد مي‌كند كه وي واقعا مي‌خواسته «محله را خوب كند» و تنها روش آن را بلد نبوده و از همين روي، ده‌ها نفر از مردم محل را كه تمثيلي از كل جامعه است، اسير مي‌كند و به بازداشتگاه مي‌فرستد و حتي پس از آن‌كه به اشتباه خود واقف مي‌شود، بر آن اصرار مي‌ورزد؛ حتي اگر «نفت بازداشتگاه تمام شود و نان به همه نرسد».

مجموعه «مرد هزار چهره» به درستي معتقد است: كساني كه جامعه را با «دروغ» به انحطاط مي‌كشانند، لزوما افراد فاسدي نيستند، بلكه برخي نقاط ضعف و عقده‌هاي رواني معمولي حتي مي‌تواند يك جوان ساده‌دل و سالم شهرستاني را به بازي با جان و مال و عرض و آبروي مردم بكشاند، چرا كه «خوشش مي‌آيد از او تعريف كنند و او را دكتر خطاب كنند»، «از رسيدن به قدرت خشنود مي‌شود»، «استعداد خوبي در جوگير شدن دارد»، «از كودكي آرزوي زدن آژير خودرو پليس را داشته» و بالاخره به تجملات و «سوشي و خاويار در صبحانه» علاقه دارد و از ترس مرگ، حتي حاضر است نامزد خود را وانهاده با ديگري ازدواج كند. البته اين افراد بايد از برخي ويژگي‌ها چون توان «دروغگويي» بهره‌مند باشند.

اين سريال سيزده قسمتي تلاش كرده با برگزيدن چهار حوزه پزشكان و متخصصان، نيروي انتظامي و قدرتمندان حكومتي، شعرا، هنرمندان و روشنفكران و سرانجام مافيا و انتقاد از تمام آنها، به نوعي ايجاد تعادل پايبند باشد. با اين حال، به غير از حوزه چهارم كه به دليل اغراق بيش از اندازه، چندان براي مخاطب واقع‌نمايي نمي‌كند، در حوزه اول و دوم (پزشكان و پليس‌ها) ضمن نقد جدي به آنها، معدود افراد دانا و متعهدي را نيز نشان مي‌دهد كه چون پزشك معاون بيمارستان و يا سروان رشيدي تلاش مي‌كنند روند را تغيير داده و با روش‌هاي خود چون نظام‌پزشكي و بازرسي كل، دروغگو را رسوا كنند.

با اين حال گويا به اعتقاد سازندگان مجموعه، در حوزه هنرمندان آن معدود شخصيت مثبت هم وجود ندارند و همه روشنفكران اهل منقل و وافور و توهم و خيال نشان داده شدند.

انتقاد از مدرك‌‌گرايي در خانواده‌اي كه همه دكتر بودند و نقض حقوق شهروندي و شيوه‌هاي اعتراف‌گيري، از ديگر سوژه‌هاي اين مجموعه بود و نشان داد وقتي افراد ناتوان به رياست برسند، نيروهاي كارآمد چون سروان رشيدي به بازداشتگاه مي‌روند و نيروهاي ناكارآمد چون سرباز 48 ماه خدمت، ارتقاي درجه گرفته و همه‌كاره مي‌شوند.

مجموعه طنز شبكه سوم سيما در بخش آخر نيز بر پيام اصلي خود تأكيد كرد و پس از به ريشخند گرفتن برخي مصاحبه‌هاي بي‌ربط صداوسيما و چهره‌سازي‌هاي افراطي مطبوعات از افرادي چون «مرد هزار چهره»، نشان داد كه تمام مردم و زيان‌ديدگان از جرايم امثال «مسعود شصت‌چي» شريك جرم او در «اشغال نابجاي پست‌ها و مسئوليت‌ها و مشاغل حساس» و ضربه زدن به خودشان به شمار مي‌روند و از همين روي، به رغم متناسب بودن مجازاتي چون اعدام براي او، خود نيز به دليل شراكت در جرم، راضي به مجازات وي نمي‌شوند، هرچند توان اين كارمند ساده ثبت احوال شيراز در سوار شدن بر احساسات مردم نيز در رهايي بخشيدن وي از مجازات اعدام بي‌تأثير نبود.

فاجعه ی بزرگ

حجت‌الاسلام احمد نجمي در وبلاگ خود نوشت: به احتمال زياد خبر فيلتر شدن سايت «شيعه‌نيوز» را شنيده‌ايد. به خاطر ارتباط كاري و سپس دوستانه با جناب بحريني، مدير «شيعه‌نيوز»، از ابتدا در جريان فيلترينگ اين سايت بودم. ايشان طي يك ماه اخير خود را به هر دري زد تا بتواند علت اصلي فيلترشدن سايتش را بداند كه تا اين لحظه نتيجه‌اي نداشته است.اين يادداشتم نه به خاطر رفاقت با ايشان ،بلكه به خاطر فاجعه‌اي است كه وزارت ارشاد در جريان ساماندهي سايت‌ها به بار آورده است.

توجه: مطالعه اين يادداشت ممكن است شما را به كل نظام و مملكت بدبين كند! اين يادداشت فقط در مورد عملكرد فاجعه‌بار وزارت ارشاد است و بس.

از همان روزهايي كه جريان ساماندهي وبلاگ‌ها و سايت‌ها از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اعلام شد، گروه‌ها و افراد مختلفي نقدهاي تخصصي بر اين طرح نوشتند و متاسفانه به خاطر غيركارشناسانه و بهتر بگوييم بچه‌گانه بودن اين طرح، اصل جريان ساماندهي سايت‌ها (به اعتقاد من) كه امر ضروري است به سخره گرفته و لوث شد.

كافي است به اين نتيجه توجه كنيد: «دكتر شهشهاني مدير ثبت دامنه‌‏هاي اينترنتي گفت: تعداد ثبت دامنه‌‏هاي ir در ايران سريع‌‏تر از دامنه‌‏هاي com ،‌ net و org به ۱۰۰ هزار خواهد رسيد».

حالا اين اظهارنظر را هم ملاحظه بفرماييد: «وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در تاريخ دوم ارديبهشت ماه (دو ماه پس از پايان مهلت ثبت سايت‌ها) گفت: ما سايت‌ها و پايگاه‌ها را به دريافت مجوز از خودمان اجبار نكرديم!! و فقط به آنها گفتيم كه مشخصات و نوع فعاليتشان را به ما اعلام كنند؛خوشبختانه بيش از دو هزار و چند صد سايت و پايگاه اطلاع‌رساني خود را معرفي كردند و هنوز براي كساني كه به اين كار اقدام نكرده‌اند، فرصت وجود دارد.»!!

يكي حساب كند كه دو هزار، چند درصد صد هزار مي‌شود و به جناب وزير بگويد كه استقابل «دو درصدي» از يك طرح نشانه موفقيت نمي‌باشد.

خب... در موفقيت يا نتيجه اين طرح نيازي به توضيح نيست.
اما اين‌كه چرا چنين جرياني اتفاق افتاده است؟
خيلي روشن است. به عقيده بنده، كساني در رأس تصميم‌گيري اين امور در وزارت ارشاد اسلامي قرار دارند كه ذره‌اي از مسائل تخصصي در زمينه IT اطلاع ندارند. وقتي چهار تا بچه هيأتي، مسئول امور رسانه‌هاي ديجيتالي بشوند و با يك تلفن، سايتي را فيلتر كنند … اوضاع بهتر از اين نمي‌شود. وقتي معاون رسانه‌هاي ديجيتالي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي فقط و فقط به خاطر رياست ستاد تبليغاتي احمدي‌نژاد در يك شهرستان به اين پست برسد، ديگر چه انتظاري بايد داشت؟

وقتي خط سياسي جاي لياقت و تخصص را بگيرد، اوضاع بهتر از اين مي‌شود؟
چه كنيم كه آقايون تصميم‌گير نمي‌توانند متوجه بشوند كه فيلتر كردن سايتي مثل «كلوب» يعني فراري دادن هزاران ايراني به سايت‌هاي خارجي! زور نيست كه…مخيله شريفشان به اين جور مسائل قد نمي‌دهد.

در باب فيلتر كردن سايت «شيعه‌نيوز» هم همينطور است... يعني آقايان مسئول فيلترينگ نمي‌بينند كه در روز روشن سايت «صبح‌نيوز» دروغ بزرگي به آقاي بهجت بست و باعث سوء استفاده سايت‌هاي ضد انقلاب شد؟يا چندين سايت خبري كه كارشان دروغ گفتن است.البته در باب سايت «شيعه‌نيوز» نقدهايي هم هست و خود من تاكنون چند مورد را به جناب بحريني متذكر شده‌ام. ولي آيا چاره كار اين بود كه بدون هيچ اخطاري ناگهان سايت تعطيل شود؟

به جرأت مي‌توانم بگويم كه برخي از كارهاي انسان‌هاي نادان در اين نظام است كه باعث مي‌شود دوستان تبديل به اپوزوسيون شوند.

+ توضيح عكس: در اين عكس، بوش دوربيني به دست گرفته و نگاه مي‌كند كه درپوش دارد…خب خنده‌دار است. ولي عملكرد برخي! از مسئولين ما هم دست كمي از اين كار بوش ندارد!

86، سال خداحافظي با رسانه‌هاي منتقد

هرچند برخوردهاي قانوني و گاه فراقانوني تند يا ملايم با رسانه‌ها و مطبوعات در دوره‌هاي گوناگون تاريخ كشور وجود داشته، اما سال 86 را مي‌توان سال خداحافظي با رسانه‌هاي منتقد دولت دانست؛ سالي كه برخورد با رسانه‌ها دست‌كم شيوه‌اي متفاوت داشت و حتي برخي رسانه‌هاي مدافع دولت نيز آن را تجربه كردند.

به گزارش خبرنگار «تابناك»، در سال 86 خبرگزاري «ايلنا» ابتدا «فيلتر» و سپس توقيف كامل شد، روزنامه‌هاي «هم‌ميهن» و «شرق» توقيف شدند، سايت خبري «بازتاب» ابتدا فيلتر و سپس توقيف شد و سرانجام با فشارهاي وارده، مديران عامل دو خبرگزاري «ايسنا» و «فارس» نيز تغيير كردند.

در اين سال، مجموعا 27 نشريه، توقيف يا لغو امتياز شدند و با اين حساب در دولت احمدي‌نژاد تاكنون 67 نشريه توقيف شده‌اند.

بنا بر اين گزارش، سايت خبري «بازتاب» كه به گفته مسئولان آن، پربيننده‌ترين سايت خبري فارسي به شمار مي‌رفت، پس از آن‌كه ديوان عدالت اداري، حكم فيلترينگ آن را ابطال نمود و در آخرين روز سال 85 رفع فيلتر شد، يك هفته بعد، بار ديگر مشمول فيلترينگ شد. از آنجا كه حكم قضائي عليه سايت «بازتاب» صادر نشده بود، اين سايت پس از فيلترينگ نيز شش ماه به كار خود ادامه داد، اما بنا بر ادعاي مسئولان آن، اين رسانه فيلترشده هم تحمل نشد و با فشار دولت، دادستاني اقدام به پلمپ و توقيف اين سايت كرد.

فيلترينگ و توقيف خبرگزاري «ايلنا» هم از پديده‌هاي نوظهور در سال 86 بود كه با شكايات متعدد، به ويژه از سوي دستگاه‌هاي دولتي و حكم دستگاه قضائي و به رغم تغيير مدير اين خبرگزاري، رخ داد.

همچنين روزنامه «هم‌ميهن» كه با حكم دستگاه قضائي در اواخر سال 85، رفع توقيف شده بود، تنها پس از انتشار حدود 50 شماره، مشمول توقيف شد. حتي عوامل ميانه‌روتر روزنامه سابق «شرق» كه با رفع توقيف اين روزنامه، بار ديگر در آن مشغول به كار شده بودند، در مرداد 86 با توقيف مجدد روبه‌رو شدند. هرچند اين توقيف پس از انتشار مصاحبه با يك شاعر بدنام و با اين بهانه انجام شد، اما انتشار كامل ديدگاه‌ها و افكار مبتذل فرد مذكور در يك خبرگزاري نزديك به دولت و مصون بودن از هر نوع برخورد، اين فرضيه را تقويت كرد كه علت اصلي برخورد با شرق، موارد ديگري بوده است.

در سال 86 البته دولت در اقدامي ابتكاري، در حاشيه نمايشگاه مطبوعات، از رسانه‌هاي منتقد خود تقدير كرد و با اهداي جوايز به حسين شريعتمداري و كاظم انبارلويي، مدير «كيهان» و سردبير «رسالت»، اوج انتقادپذيري خود را  مشخص نمود. جالب آن‌كه در همان روزها ولي‌زاده، صاحب وبلاگ «ايستگاه» كه ضمن طرح ادعاهايي درباره سگ‌هاي محافظ رئيس‌جمهور، از بازرسي نمايشگاه مطبوعات به وسيله آنها انتقاد كرده بود، روانه زندان شد و از همانجا يادداشتي در دفاع از اين سگ‌ها براي حفاظت از رئيس‌جمهور نوشت، او اندكي بعد آزاد شد.

پديده ديگر سال 86، تغيير مديران عامل خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) و خبرگزاري فارس بود. «ايسنا» پيش از اين هم يك بار با تغيير مديرعامل روبه‌رو شده بود اما گويا اين تغيير، نظر مقامات دولتي را تأمين نكرده بود و اندك مصاحبه‌هايي كه داراي نقدهاي ملايمي به عملكرد دولت بود، در خبرگزاري كه با بودجه دولت روزگار مي‌گذراند، قابل قبول نبود. به اين ترتيب حسن‌زاده رفت تا شايد رحيميان، از مسئولان بخش فرهنگي جهاد دانشگاهي، اين «نقيصه» را برطرف كند.

جالب آن‌كه اين تغيير مدير، شامل حال «خبرگزاري فارس» كه علاوه بر حضور در طيف اصولگرا، از حاميان سرسخت دولت به شمار مي‌رفت، نيز شد و فضايلي كه پنج سال زحمت كشيده بود تا اين خبرگزاري را به يك رسانه حرفه‌اي تبديل كند، ناگهان كنار گذاشته شد تا كار به حميدرضا مقدم سپرده شود و او نيز البته در اين چند ماه، تفاوت رويكرد خود را نشان داد تا خبرگزاري فارس را به رسانه‌اي كاملا در خدمت دولت نهم تبديل كند.

در آخرين روزهاي سال 86، علاوه بر صدور حكم توقيف يا لغو امتياز 9 نشريه، چندين سايت اينترنتي نيز با حكم قضائي يا توسط كميته ساماندهي دولت، فيلتر شدند.

سايت «نوسازي» البته با تهمت به نوه امام، بسياري را آزرده‌خاطر كرده بود، اما سايت «عدالتخانه» با شكايت حسين موسويان، متهم به جاسوسي هسته‌اي، فيلتر شد و او كه مدام مورد حمله مقامات دولتي بود، كوشيد تمام اين مسائل را با شكايت از تعدادي جوان دانشجوي جنبش عدالتخواه، پاسخ گويد و البته جايگاه خود را هم نشان داد.

در عين حال، سايت‌هاي اصولگراي «شيعه‌نيوز» و «البرزنيوز» نيز ناگهان فيلتر شدند و هنوز دليل مشخصي براي اين اقدام، اعلام نشده است.
 
اكنون پرسش اينجاست كه رسانه‌ها در سال 87 چگونه روزگار خواهند گذراند، آيا در سال نوآوري و شكوفايي هم خودسانسوري انتقادات مانع نوآوري خواهد شد؟

آغاز سال ‪:۱۳۸۷‬ سال نوآوري و شكوفايی

دقایقی پیش ساعت 9 و 18 دقیقه و 19 ثانیه سال 1386 پایان پذیرفت و سال 1387 هجری شمسی برای ملت ایران آغاز شد.

آيت الله خامنه‌اي در پيام نوروزي خود، سال ‪ ۱۳۸۷‬خورشيدي را سال نوآوري و شكوفايي نام نهادند و از مسوولان خواستند تا با تلاش خود، فعاليت‌هاي انجام شده در بخش‌هاي مختلف در سال گذشته را به شكوفايي برسانند.

رهبر انقلاب اسلامي در پيام خود همچنين ابراز اميدواري كردند نوآوري فضاي كشور را فرا بگيرد.

آيت الله خامنه‌اي همچنين فرا رسيدن سال نو را به همه عاشقان اهل بيت، مردم ايران، خانواده‌هاي معزز شهيدان، جانبازان و ايثارگران و ملتهايي كه عيد نوروز را گرامي مي‌دارند، تبريك گفتند و اظهار اميدواري كردند: اين سال، سالي خوب و پربار براي تمامي مسلمانان بخصوص ملت ايران باشد.

متن كامل پيام نوروزي رهبر انقلاب اسلامي متعاقبا ارسال مي‌شود.

نوروز به کامتان(اصولگرایان سبز)

ائتلاف فراگیر : رییس مجلس ما لاریجانی است

دبير ستاد انتخابات ائتلاف فراگير اصولگرايان با تشكر از حضور گسترده مردم در انتخابات گفت: مجلس هشتم مجلسي خواهد بود كه منتقدان دولت در آن اكثريت خواهند داشت، البته اين منتقدان اصولگرا با هم‌اند و اگر دولت به برخي از سياست‌هاي مورد انتقاد برخي اصولگرايان ادامه دهد، اكثريت مجلس هشتم با آن مخالف خواهد بود.

 اميرعلي اميري طي سخنانس در نشست با خبرنگاران با بيان اين‌كه " نتيجه اين انتخابات به مفهوم پيروزي دولت نيست." خاطرنشان كرد: مجلسي مطلوب ائتلاف فراگير بود كه بعد نظارتي آن تقويت شود و دولت را در تصميم‌گيري‌هاي درست و پرهيز دادن از تصميمات شتاب‌زده و به عبارتي در خدمتگزاري صحيح ياري كند.

وي با اشاره به پيروزي ليست جبهه متحد در تهران گفت: در ليست جبهه متحد هم اين طور نيست كه تمام افراد به طور كامل طرفدار دولت باشند. در ليست آن‌ها هم منتقدين دولت وجود دارد و حتي ما از حضور برخي از اين چهره‌ها در ليست جبهه متحد تعجب كرديم.

وي با اعلام اين‌كه " ائتلاف فراگير در كل كشور 45 درصد از كانديداهاي مورد نظر خود را به مجلس فرستاده است" گفت: ما در تهران 240 كانديدا معرفي كرده بوديم كه 113 نفر از آن‌ها در دور اول وارد مجلس شدند.

دبير ستاد انتخابات ائتلاف فراگير اصولگرايان در پاسخ به سوالي درباره حمايت از قاليباف در اين ائتلاف گفت: ما در ائتلاف خود اعلام كرديم كه جزو حاميان رضايي، قاليباف و لاريجاني هستيم و افرادي كه در ليست خود معرفي كرده بوديم، افرادي بودند كه داراي مشي اصولگرايي و در عين حال منتقد دولت بودند. قاليباف و لاريجاني نيز نمي‌توانند حوزه انتقادي خود به دولت را پنهان كنند.

وي در پاسخ به سوالي مبني بر ادامه راه ائتلاف گفت: تداوم اين ائتلاف به تصميم احزابي كه اين ائتلاف را تشكيل داده‌اند بستگي دارد و اگر آن‌ها تصميم بگيرند، اين ائتلاف در انتخابات رياست جمهوري هم تشكيل خواهد شد.

اميري درباره آراي سياسي مجلس هشتم گفت: آراي سياسي در تركيب مجلس هشتم همانند مجلس هفتم است به عنوان مثال در تهران اصولگرايان همچون انتخابات مجلس هفتم 30 نفر اول تهران را به خود اختصاص دادند و 30 نفر بعدي اصلاح‌طلبان هستند، البته با اين تفاوت كه در انتخابات مجلس هفتم در دور اول 29 نفر از كانديداها به مجلس راه پيدا كردند اما در اين انتخابات 15 يا 16 نفر توانستند در دور اول وارد مجلس شوند. مفهومش اين است كه آراي اصلاح‌طلبان با رشد كمي مواجه بود. همچنين در كل كشور نيز با توجه به اين‌كه، هنوز آمار دقيقي از كانديداهاي راه يافته به مجلس كه گرايش اصلاح‌طلبانه دارند، وجود ندارد، نمي‌توان اظهار نظر دقيقي كرد اما اصلاح‌طلبان احتمالا بتوانند اقليت 40 نفري خود در مجلس هفتم را به 50 نفر افزايش دهند.

وي درباره تركيب آراي ليست تهران گفت: مردم تهران در اين انتخابات به ليست راي داده‌اند و البته برخي افراد مشترك بين ائتلاف فراگير و جبهه متحد اصولگرايان با توجه به حضور در هر دو ليست آراي بيشتري كسب كردند و اگر جبهه متحد مي‌پذيرفت كه ساير كانديداهاي مشتركي در ليست‌ها حضور داشته باشند، احتمالا تعداد كانديداهاي بيشتري در دور اول هم اصولگرايان به مجلس راه مي‌يافت.

وي درباره نحوه برگزاري انتخابات تاكيد كرد: ما راجع به سلامت انتخابات‌ها كاملا مطمئن هستيم و در شمارش و همچنين مراحل مختلف انتخابات كيفيت كار خيلي خوب بود. هرچند در فرايند ابتدايي انتخابات تا حدودي عملكرد هيات‌هاي اجرايي عملكرد خوبي نبود، اما تاييدهاي بعدي كه توسط شوراي نگهبان انجام شد تا حد زيادي مشكل را جبران كرد و همين موجب مشاركت بيشتر مردم شد.

اميري افزود: از شوراي نگهبان مي‌خواهيم كه به تخلفات احتمالي پاسخ دهد، اتفاق تلخي هم كه در اين انتخابات رخ داد، تخلفاتي بود كه به ويژه از سوي جبهه متحد ديده شد، مثل تبليغات غيرقانوني برخي كانديداها و يا برخي اقدامات كه در روز راي‌گيري انجام شد و خلاف قانون بود.

وي درباره اين‌كه آيا در انتخابات رياست جمهوري آينده ائتلاف فراگير كانديدايي خواهد داشت يا نه، گفت: هنوز معلوم نيست كه در انتخابات رياست جمهوري رقابت‌هايي وجود داشته باشد و بايد صبر كرد تا مشخص شود.

وي درباره كانديداي ائتلاف فراگير براي رياست مجلس گفت: كانديداي ما براي رياست مجلس آقاي لاريجاني و همچنين ما همچنان كه در مجلس هفتم با حضور آقاي باهنر به عنوان نايب رييس مجلس مخالف بوديم در مجلس هشتم نيز با اين امر مخالفت خواهيم كرد.

فهرست نهایی آرایش سیاسی منتخبان مردم در مجلس و کاندیداهای دور دوم

با توجه به اعلام نتایج آرای شماش شده و مشخص شدن سرنوشت 260 کرسی مجلس از حوزه های انتخابیه از سوی ستاد انتخابات کشور، اسامی منتخبان مجلس هشتم که از سوی مردم انتخاب شده و یا باید در مرحله دوم باید به رقابت بپردازند ، همراه با ذکر گرایشات سیاسی آنها اعلام می گردد:


1- استان آذر بایجان شرقی

- حوزه انتخابیه تبریز، آذر شهر و اسکو: مسعود پزشکیان (ائتلاف فراگیر اصولگرایان + اعتماد ملی + ائتلاف اصلاح طلبان)

همچنین سید محمدرضا میرتاج الدینی(جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)و محمد حسین فرهنگی (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)و عشرت شایق پور(جبهه متحد اصولگرایان )و رضا رحمانی ( ائتلاف فراگیر اصولگرایان)و علیرضا منادی سفیدان(مستقل ) و شکور اکبرنژاد(اعتماد ملی وائلاف فراگیر اصوبگرایان) و محمدحسین شیخ علیا لواسانی(اعتماد ملی)  و هادی غفاری(اعتماد ملی)  و خانم ایران آهور(مستقل)  و خانم زینت عظیمی اندریان(مستقل) به دور دوم راه یافتند
- حوزه انتخابیه میانه:  سید محمدرضا حاجی اصغری به مجلس راه یافت (ائتلاف فراگیر اصولگرایان)  و محمد علی مددی (مستقل)  و سید حسین هاشمی (ائتلاف اصلاح طلبان و حزب اعتماد ملی)  به مرحله دوم راه یافتند.
- حوزه انتخابیه ملکان: سلمان خدادادی (ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه کلیبر و بخش هوراند: ارسلان فتحی پور(جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه بناب: ضیاء الله اغزازی ملکی (جبهه متحد اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه اهر و هریس: غلامحسین مسعودی ریحان و عباس فلاحی باباجان به دور دوم راه یافتند. (مستقل)
- حوزه انتخابیه ورزقان و خاروانا: رضاعلی زاده (جبهه متحد اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه بستان آباد: محمد وحدتی هلان و احد خیری به مرحله دوم راه یافتند (مستقل)
-حوزه انتخابیه سراب: یوسف داوری (مستقل) و مجید نصیرپور سردهایی (ائتلاف فراگیر اصولگرایان + اعتماد ملی و ائتلاف اصلاح طلبان) به دور دوم راه یافتند.
- حوزه انتخابیه هشترود و چهار اویماق:  غفار اسماعیلی (جبهه متحد اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه شبستر : علی مطهری ( ائتلاف فراگیر اصولگرایان)  و کریم قیاسی مرادی (مستقل) به مرحله دوم راه یافتند.
- حوزه انتخابیه مراغه و عجب شیر: یوسف نجفی (ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه مرند و جلفا: سیروس سازدار (مستقل)


2- استان آذر بایجان غربی

- حوزه انتخابیه پیرانشهر و سردشت:  محمد علی پرتویی (اعتماد ملی)
- حوزه انتخابیه میاندوآب، شاهین دژ وتکاب: جهانبخش محبی نیا (ائتلاف فراگیر اصولگرایان)  به مجلس راه یافت و محمد علی میرزایی (مستقل)  و علی نقی اقدسی (مستقل)  به  مرحله دوم راه یافتند
 - حوزه انتخابیه بوکان: محمد قسیم عثمانی (مستقل)
- حوزه انتخابیه مهاباد: جلال محمود زاده (مستقل)
- حوزه انتخابیه ارومیه:  سید سلمان ذاکر (ائتلاف فراگیر اصولگرایان) به مجلس راه یافت و جواد جهانگیرزاده( ائتلاف فراگیر اصولگرایان)، عبدالرحمن افشین (مستقل)، نادر قاضی پور(مستقل) و فرامرز فتح نژاد (جبهه متحد اصولگرایان) به مرحله دوم راه یافتند.
- حوزه انتخابیه سلماس: علی اکبر آقایی مغانجویی (ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه نقده واشنویه: جمال خضری (مستقل) و علی زنجانی حسن لویی (مستقل) به مرحله دوم راه یافتند.
- حوزه انتخابیه ماکو وچالدران: سلیمان جعفر زاده (مستقل)


3- استان اردبیل

- حوزه انتخابیه اردبیل، نمین و نیر: قاسم محمدی (جبهه متحد اصولگرایان ) و جواد صبور آقچه کندی( ائتلاف فراگیر اصولگرایان)  وارد مجلس شدند و سید کاظم موسوی (مستقل) و حسن نوعی اقدم (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)   به مرحله دوم راه یافتند.
- حوزه انتخابیه گرمی و دشت مغان: ولی اسماعیلی (جبهه متحد اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه پارس‌آباد، بیله سوار: سلیمان نهیمی گیگلو(جبهه متحد اصولگرایان) و وکیل سپه اجیرلو(مستقل)
- حوزه انتخابیه مشکین‌شهر: یونس اسدی (مستقل)
- حوزه انتخابیه خلخال و کوثر: بشیر خالقی (مستقل)

4- استان اصفهان

- حوزه انتخابیه اصفهان: حسن کامران دستجردی(مستقل) ، نیره اخوان بیطرف (مستقل) و حمید رضا فولادگر(جبهه متحد اصولگرایان) به مجلس راه یافتند و محمد تقی رهبر(ائتلاف فراگیر اصولگرایان)، محمد کریم شهرزاد(جبهه متحد اصولگرایان)، علی اکبر پرورش( ائتلاف فراگیر اصولگرایان) ، و فیروز اصلانی(جبهه متحد اصولگرایان ) به مرحله دوم راه یافتند.
- حوزه انتخابیه میمه و برخوار: محمود حسینی دولت آباد (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه شهررضا و سمیرم سفلی: عوض حیدرپور شهرضایی (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه کاشان، آران و بیدگل: اصغر گرانمایه‌پور (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه گلپایگان و خوانسار: محمد ابراهیم نکونام (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه نائین: حسین حسنی بافرانی (جبهه متحد اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه لنجان: محسن کوهکن (جبهه متحد اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه فریدن، فریدون‌شهر و چادگان: بهمن محمدی (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه اصفهان: محمدصادق سلطانی
- حوزه انتخابیه برخوار و میمه:  محمود حسینی
- حوزه انتخابیه سمیرم: بهروز جعفری (جبهه متحد اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه فلاورجان: سید ناصر موسوی لارگانی (مستقل)
- حوزه انتخابیه مبارکه: سید محمد جعفر سادات موسوی (مستقل) و سید علی محمد موسوی مبارکه (جبهه متحد اصولگرایان) به مرحله دوم راه یافتند
-حوزه انتخابیه نجف آباد، تیران و کرون: حمید سعادت (جبهه متحد اصولگرایان) و محمد مهدی مظاهری تهرانی (ائتلاف فراگیر اصولگرایان) به مرحله دوم راه یافتند
- حوزه انتخابیه اصفهان : کریم شهرزاد
- حوزه انتخابیه خمینی شهر: سید محمود ابطحی (مستقل)
- حوزه انتخابیه نطنز و قمصر: محمد ضابطی طرقی (مستقل)
- حوزه انتخابیه اردستان: سید مصطفی طباطبایی نژاد (ائتلاف فراگیر اصولگرایان)

5- استان ایلام

- حوزه انتخابیه دهلران، دره‌شهر و آبدانان: علی عزتی و ماجد نظری (مستقل) به مرحله دوم راه یافتند
- حوزه انتخابیه ایلام، شیروان، چرداول، ایوان و مهران: علی اکبر متین (مستقل)، داریوش قنبری (ائتلاف فراگیر اصولگرایان+ اعتماد ملی+ ائتلاف اصلاح طلبان)، علی اکبر بسطامی (اعتماد ملی) و شاپور پولادی (ائتلاف فراگیر اصولگرایان) به دور دوم راه یافتند.

6- استان بوشهر

- حوزه انتخابیه دشتی و تنگستان: سید محمد مهدی پورفاطمی (ائتلاف اصلاح طلبان)
- حوزه انتخابیه بوشهر، گناوه و دیلم: غلامعلی میگلی نژاد (مستقل)
- حوزه انتخابیه دیر، کنگان و جم: قیصر صالحی و عسگر جلالیان (مستقل) به مرحله دوم راه یافتند

7-استان تهران

- حوزه انتخابیه کرج: فاطمه آجرلو (مستقل) و عزیز اکبریان (ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه دماوندو فیروزکوه: شاهرخ رامین (مستقل)
- حوزه انتخابیه رباط کریم: حسن نوروزی (مستقل)
-حوزه انتخابیه پاکدشت: فرهاد بشیری (مستقل)
- حوزه انتخابیه شهریارو شهر قدس: حسین گروسی (مستقل)
- حوزه انتخابیه ورامین: سیدحسین نقوی حسینی (مستقل)
- حوزه انتخابیه ساوجبلاغ وطالقان: محمد حسین نژاد فلاح (ائتلاف فراگیر اصولگرایان)

*توضیح: حوزه انتخابیه تهران بزرگ هنوز قطعی نشده است.

8- استان چهار محال وبختیاری

-حوزه انتخابیه شهرکرد: صادق سلیمی نبی (مستقل) و نصراله ترابی قهفرخی (اعتماد ملی + ائتلاف اصلاح طلبان)  به مرحله دوم راه یافتند.
- حوزه انتخابیه لردگان: جعفر علیپور بهزادی (ائتلاف اصلاح طلبان) ، طاهر طالبی سردشتی (مستقل) به مرحله دوم راه یافتند
- حوزه انتخابیه اردل وفارسان: نورالله حیدری (مستقل)
- حوزه انتخابیه بروجن: سیروس برنا بلداجی (مستقل)

9- استان خراسان رضوی

- حوزه انتخابیه مشهد و کلات: محمدرضا فاکر (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان، جواد آرین منش (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)  و عفت شریعتی کوه بنانی (جبهه متحد اصولگرایان)  به مجلس راه یافتند و سید امیر حسین قاضی زاده هاشمی(جبهه متحد اصولگرایان )، حسین آفریده (ائتلاف اصلاح طلبان + اعتماد ملی)، عبدالرضا رحمانی فضلی (ائتلاف فراگیر اصولگرایان) و جواد کریمی قدوسی (جبهه متحد اصولگرایان) به مرحله دوم راه یافتند.
- حوزه انتخابیه خواف و رشتخوار: محمد رضا سجادیان (مستقل)
- حوزه انتخابیه گناباد: مهدی مهدیزاده (مستقل)
-حوزه انتخابیه درگز: محمد علی دلاور (ائتلاف اصلاح طلبان)
-حوزه انتخابیه نیشابور: سید علی حسینی (مستقل) و حسین سبحانی نیا(جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
-حوزه انتخابیه سبزوار: محمد رضا محسنی ثانی(جبهه متحد اصولگرایان) وارد مجلس شد و علی بروغنی و رمضانعلی سبحانی (ائتلاف فراگیر اصولگرایان + اعتماد ملی)  به مرحله دوم راه یافتند.
- حوزه انتخابیه طرقبه و چناران:  محمد دهقان(جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
-حوزه انتخابیه تربت حیدریه، زاوه و مهمولات: محمد علی رضایی (جبهه متحد اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه تربت جام وتایباد: غلامرضا اسدالهی (جبهه متحد اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه قوچان وفاروج : عباسعلی رستمی ثانی (جبهه متحد اصولگرایان) و هادی شوشتری(ائتلاف اصلاح طلبان) به مرحله دوم راه یافتند
 -حوزه انتخابیه کاشمر، بردسکن وخلیل آباد: محمد رضا خباز (اعتماد ملی + ائتلاف اصلاح طلبان)
- حوزه انتخابیه فریمان، سرخس، احمد آباد و رضویه: سید حسین حسینی (مستقل)
- حوزه انتخابیه فردوس و طبس: محمد کریم عابدین (جبهه متحد اصولگرایان)


10- استان خراسان شمالی

- حوزه انتخابیه شیروان: محمدرضا حسین نژاد(جبهه متحد اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه بجنورد، جاجرم، مانه و سملقان: محمد مهدی شهریاری (اعتماد ملی + ائتلاف اصلاح طلبان) و موسی الرضا ثروتی (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه اسفراین: هادی قوامی(جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیراصولگرایان)


11- استان خراسان جنوبی

- حوزه انتخابیه بیرجند ودرمیان: حسین ابراهیمی(جبهه متحد اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه قائنات: موسی قربانی (جبهه متحد اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه نهبندان وسر بیشه: محمدرضا صابری (مستقل)

12- استان خوزستان

- حوزه انتخابیه ایذه و باغملک: هادی طباطبایی (جبهه متحد اصولگرایان) و علیرضا دهقانی (ائتلاف فراگیراصولگرایان) به مرحله دوم راه یافتند
- حوزه انتخابیه شادگان: مجید ناصری‌نژاد (جبهه متحد اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه رامهرمز و رامشیر: سید ناصر موسوی (ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه اهواز: شبیب جویجری (جبهه متحد اصولگرایان) به مجلس راه یافت و ناصر سودانی(جبهه متحد اصولگرایان)، محمد جعفر فلسفی(جبهه متحد اصولگرایان)، سید شریف حسینی(مستقل) و زیوا صالح پور(جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان) به مرحله دوم راه یافتند.
-حوزه انتخابیه بندر ماهشهر، امیدیه و هندیجان: کمال دانشیار(ائتلاف فراگیراصولگرایان) و خلیل حیات مقدم (مستقل) به مرحله دوم راه یافتند.
-حوزه انتخابیه بهبهان: حاجی محمد موحد(ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
-حوزه انتخابیه خرمشهر: مصطفی مطور زاده (ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
-حوزه انتخابیه شوش: سید جاسم ساعدی (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
-حوزه انتخابیه مسجد سلیمان، لالی و بخش هفت گل: امیدوار رضایی میرقائد (ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
-حوزه انتخابیه آبادان: حواد سعدون زاده(مستقل)، سید علی موسوی(مستقل)، سیدحسن دهشتی(جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)، عبدالله کعبی(ائتلاف اصلاح طلبان)، محمد گذاری(جبهه متحد اصولگرایان+ ائتلاف فراگیر اصولگرایان) و محمد سعید انصاری(مستقل) به مرحله دوم راه یافتند.
-حوزه انتخابیه شوشتر و گتوند: محمد سادات ابراهیمی (مستقل) و حیدر سیدی(مستقل) به مرحله دوم راه یافتند.
- حوزه انتخابیه دزفول: سید احمد آوایی (مستقل)
- حوزه انتخابیه اندیمشک: فریدون حسنوند (ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه دشت آزدگان: هاشم سواری (ائتلاف فراگیراصولگرایان)

13- استان زنجان

- حوزه انتخابیه زنجان وطارم علیا: سعدالله نصیری قیداری (اعتماد ملی + ائتلاف اصلاح طلبان) به مجلس راه یافت، جمشید انصاری(اعتماد ملی + ائتلاف اصلاح طلبان) وعلی وقفچی(مستقل) به مرحله دوم راه یافتند.
- حوزه انتخابیه خدا بنده: محمد پیران (مستقل) و سید فاضل موسوی (مستقل) به مرحله دوم راه یافتند.
- حوزه انتخابیه ماهنشان، انگوران و ایجرود: رضا عبداللهی (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه ابهر و خرمدره :احمد مهدوی ابهری (مستقل)

14- استان سمنان

- حوزه انتخابیه شاهرود: کاظم جلالی (ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه سمنان: مصطفی کواکبیان (اعتماد ملی + ائتلاف اصلاح طلبان)
-حوزه انتخابیه دامغان: حسن ملک محمدی (جبهه متحد اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه گرمسار: عبدالرضا ترابی (مستقل)

15- استان سیستان و بلوچستان

- حوزه انتخابیه چابهار و نیک‌شهر: یعقوب جدگال (اعتماد ملی)
- حوزه انتخابیه خاش، نصرت‌آباد، میرجاوه و کورین: حمید رضا پشنگ (مستقل)
- حوزه انتخابیه سراوان: عبدالعزیز جمشید زهی (مستقل)
-حوزه انتخابیه زاهدان: حسینعلی شهریاری(جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان) و پیمان فروزش (اعتماد ملی + ائتلاف اصلاح طلبان)
-حوزه انتخابیه ایرانشهر و سرباز: محمد قیوم دهقانی (مستقل)
- حوزه انتخابیه زابل و زهک: عباسعلی نورا (ائتلاف فراگیر اصولگرایان) و نظر دهمرده قلعه نو(ائتلاف فراگیر اصولگرایان)

16- استان فارس

-حوزه انتخابیه شیراز: احمدرضا دستغیب فرزند علی اصغر (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان + اعتماد ملی) و سید حسین ذولانوار(جبهه متحد اصولگرایان) به مجلس راه یافتند وجعفر قادری(جبهه متحد اصولگرایان) و محمد علی خورسندیان(جبهه متحد اصولگرایان)،  احمدرضا دستغیب فرزند فخرالدین(جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان + اعتماد ملی) وکریم زارع به مرحله دوم راه یافتند
-حوزه انتخابیه لامرد و مهر: محمد علی حیاتی (جبهه متحد اصولگرایان)
-حوزه انتخابیه فسا: محمد حسن دوگانی (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
-حوزه انتخابیه کازرون:  غلامرضا دهقان ناصر آبادی (اعتماد ملی)
- حوزه انتخابیه فیروزآباد، قیر، کارزین و فراشبند: سید یونس موسوی سرچشمه (جبهه متحد اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه داراب و زرین‌دشت: محمد مهدی افشاری(مستقل)
-حوزه انتخابیه لارستان: علی اصغر حسنی (مستقل)
- حوزه انتخابیه استهبان و نیریز:  محمد سقایی (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیراصولگرایان)
- حوزه انتخابیه جهرم: محمدمهدی شجاعی فر(مستقل) و محمدرضا رضایی کوچی(مستقل) به مرحله دوم راه یافتند
- حوزه انتخابیه سپبدان: سید عنایت ا... هاشمی(جبهه متحد اصولگرایان)
-حوزه انتخابیه سروستان و کربال و کوار: نصرالله کوهی باغ اناری (جبهه متحد اصولگرایان) 
- حوزه انتخابیه مرودشت،‌ارسنجان و پاسارگاد: اکبر قبادی حمزه خانی (جبهه متحد اصولگرایان) و حسن شبانپور(ائتلاف فراگیراصولگرایان) به مرحله دوم راه یافتند
- حوزه انتخابیه آباده: داوود محمد جانی(مستقل) و محمود محمدی(ائتلاف فراگیر اصولگرایان) به مرحله دوم راه یافتند.
- حوزه انتخابیه اقلید: ابوالقاسم رحمانی(مستقل) و الیاس طاهری (مستقل) به مرحله دوم راه یافتند
- حوزه انتخابیه ممسنی: عبدالرضا مرادی (مستقل)

17- استان قزوین

-حوزه انتخابیه قزوین و آبیک: محمدحسن ابوترابی‌فرد(جبهه متحد اصولگرایان+ ائتلاف فراگیر اصولگرایان) و قدرت الله علیخانی (ائتلاف اصلاح طلبان)
-حوزه انتخابیه تاکستان: امیر طاهرخانی (ائتلاف اصلاح طلبان)
- حوزه انتخابیه بوئین زهرا و آوج: روح الله جانی عباسپور (جبهه متحد اصولگرایان+ ائتلاف فراگیر اصولگرایان)

18- استان قم

- حوزه انتخابیه قم: علی لاریجانی (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)، علی بنایی (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان) ، رضا آشتیانی(جبهه متحد اصولگرایان)

19- استان کردستان

- حوزه انتخابیه سنندج، دیواندره وکامیاران: امین شعبانی( ائتلاف فراگیر اصولگرایان)، هوشنگ حمیدی(مستقل)، عبدالجبارکرمی (اعتماد ملی) و سید احسن علوی (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)  به مرحله دوم راه یافتند.
- حوزه انتخابیه قروه و دهگلان: عماد حسینی (ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه سقز وبانه: فخر الدین حیدری (مستقل)
- حوزه انتخابیه مریوان و سروآباد: اقبال محمدی (ائتلاف فراگیر اصولگرایان + اعتماد ملی+ ائتلاف اصلاح طلبان)
- حوزه انتخابیه بیجار: بهمن مرادنیا (مستقل)

20- استان کرمان

- حوزه انتخابیه رفسنجان: حسین هاشمیان (ائتلاف فراگیر اصولگرایان + اعتماد ملی + ائتلاف اصلاح طلبان)
- حوزه انتخابیه بم: موسی غضنفر‌آبادی (جبهه متحد اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه زرند: حسین امیری خامکانی (ائتلاف فراگیر اصولگرایان + اعتماد ملی + ائتلاف اصلاح طلبان)
- حوزه انتخابیه سیرجان و بردسیر: شهباز حسن پور بیگلری (اعتماد ملی + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
-حوزه انتخابیه کهنوج و منوجان: محمدرضا امیری (جبهه متحد اصولگرایان)
-حوزه انتخابیه شهر بابک :مصطفی رضا حسینی (جبهه متحد اصولگرایان)
-حوزه انتخابیه کرمان و راور: محمد علی کریمی (ائتلاف فراگیر اصولگرایان + اعتماد ملی + ائتلاف اصلاح طلبان) و غلامرضا کرمی (جبهه متحد اصولگرایان)
-حوزه انتخابیه بافت: محمد تقی بختیاری (ائتلاف اصلاح طلبان)
- حوزه انتخابیه جیرفت: علی اسلامی پناه (ائتلاف اصلاح طلبان)

21- استان کرمانشاه

- حوزه انتخابیه سنقر کلیایی: محمدحسین حیدریان (مستقل)
- حوزه انتخابیه قصرشیرین، سرپل‌ذهاب، گیلانغرب: فرهاد تجری (جبهه متحد اصولگرایان) و فتح الله حسینی (ائتلاف فراگیر اصولگرایان) به مرحله دوم راه یافتند
- حوزه انتخابیه اسلام‌آباد غرب: حشمت الله فلاحت پیشه (ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه پاوه، جوانرود و ثلاث باباجانی: سیدفتح‌اله حسینی (جبهه متحد اصولگرایان)
-حوزه انتخابیه کنگاور، صحنه، هرسین، بیستون و دینور: سیدجواد زمانی (جبهه متحد اصولگرایان)
-حوزه انتخابیه کرمانشاه: جهانبخش امینی(ائتلاف فراگیر اصولگرایان+ اعتماد ملی+ ائتلاف اصلاح طلبان)، محمد کرمی راد(ائتلاف فراگیر اصولگرایان +جبهه متحد اصولگرایان) ، محمدرضا شعبانی(مستقل) ، حاجیه فکوریان (مستقل) ، جلال صفری (مستقل) و بهزاد حاتم زاده(مستقل) به مرحله دوم راه یافتند.


22- استان کهگیلویه وبویر احمد

- حوزه انتخابیه گچساران: سید قدرت‌الله حسینی پور (جبهه متحد اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه بویراحمد و دنا: ستار هدایت‌خواه (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
-حوزه انتخابیه کهگیلویه ودهدشت: سیدعلی محمد بزرگواری (جبهه متحد اصولگرایان)

23- استان گلستان

-حوزه انتخابیه گرگان و آق‌قلا: سیدعلی طاهری (جبهه متحد اصولگرایان) وارد مجلس شد و عبدالحسین ناصری (ائتلاف فراگیر اصولگرایان) و عبدالناصر ایزدی (مستقل) به مرحله دوم راه یافتند
- حوزه انتخابیه کردکوی، بندرترکمن، بندرگز: محمد جواد نظری مهر (مستقل) و عبدالحکیم فیروزی (مستقل) به مرحله دوم راه یافتند
- حوزه انتخابیه علی‌آباد کتول: قره خانی آکوستانی (ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه گنبد کاووس و بخش داشلی برون: بایرام گلدی برمک (مستقل) و عبدالله رستگار (مستقل) به مرحله دوم راه یافتند
- حوزه انتخابیه رامیان، آزادشهر و فندرسک: مراد علی منصوری(جبهه متحد اصولگرایان) و عباس حق پرست(مستقل)  به مرحله دوم راه یافتند
-حوزه انتخابیه مینو دشت ،کلاله،مراوه تپه وگالیکش: سید نجیب حسینی (جبهه متحد اصولگرایان)

24- استان گیلان

- حوزه انتخابیه صومعه ‌سرا:  سیدکاظم دلخوش اباتری (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه تالش، رضوانشهر و ماسال: بهمن محمدیاری (جبهه متحد اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه رودسر و املش: اسدالله عباسی (جبهه متحد اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه بندرانزلی: حسن خسته بند (ائتلاف فراگیر اصولگرایان+ جبهه متحد اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه لنگرود: مهرداد یائوج لاهوتی (ائتلاف فراگیراصولگرایان)
- حوزه انتخابیه آستارا: فرهاد دلق پوش (مستقل)
- حوزه انتخابیه لاهیجان و سیاهکل: یوسف قاسمی گلک (ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه آستانه اشرفیه: محمد حسین قربانی (مستقل) و سید مهدی صادق (مستقل) به مرحله دوم راه پیدا کردند.
- حوزه انتخابیه رشت : جبار کوچکی نژاد ارم ساداتی(جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان) ، سید علی آقازاده دافساری (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)، حسن تامینی لیچائی (مستقل) ، هاجر تحریری نیک صفت(جبهه متحد اصولگرایان)، رمضانعلی صادق زاده شیخان ( اعتماد ملی)  و علی نعیمی(مستقل) به مرحله دوم راه یافتند.
- حوزه انتخابیه رودبار: صمد مرعشی (جبهه متحد اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه فومن و شفت: علی میرزایی (مستقل)

25- استان لرستان

-حوزه انتخابیه کوهدشت:  علی شاهرخی قبادی (جبهه متحد اصولگرایان)
-حوزه انتخابیه خرم‌آباد: محمد رضا ملک‌شاهی راد (جبهه متحد اصولگرایان)، رضا رحیمی نسب (ائتلاف فراگیر اصولگرایان)، ایرج عبدی (مستقل) وابراهیم آقا محمدی(جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیراصولگرایان) به مرحله دوم راه یافتند.
- حوزه انتخابیه دورود و ازنا: عزت الله دهقانی (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه سلسله و دلفان:محمد محمدی (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه ملاوی و پلدختر: علی کائیدی (مستقل)
-حوزه انتخابیه بروجرد: علاءالدین بروجردی(جبهه متحد اصولگرایان+ ائتلاف فراگیر اصولگرایان) وارد مجلس شد وهادی مقدسی (مستقل) وهادی گودرزی (مستقل) به مرحله دوم راه یافتند
- حوزه انتخابیه الیگودرز: حجت الله رحمانی(مستقل) و محمد تقی توکلی(مستقل) به مرحله دوم راه پیدا کردند.

26- استان مازندران

-حوزه انتخابیه ساری: علی اصغر یوسف نژاد(ائتلاف فراگیر اصولگرایان+ اعتماد ملی+ ائتلاف اصلاح طلبان)  و سید رمضان شجاعی کیاسری (جبهه متحد اصولگرایان)
-حوزه انتخابیه بهشهر و نکا:  احمد علی مقیمی (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان )
-حوزه انتخابیه بابل: محسن نریمان ( ائتلاف فراگیر اصولگرایان+ ائتلاف اصلاح طلبان + اعتماد ملی)
 وعلی کریمی فیروزجایی (مستقل)
-حوزه انتخابیه نوشهر و چالوس: قاسم احمدی لاشکی (مستقل) و انوشیروان محسنی بند پی(ائتلاف اصلاح طلبان+ اعتماد ملی) به مرحله دوم راه یافتند.
- حوزه انتخابیه نور و محمود آباد: احمد ناطق نوری (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
-حوزه انتخابیه آمل و لاریجان: عزت الله یوسفیان ملا (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
-حوزه انتخابیه بابلسر: مقداد نجف‌نژاد (جبهه متحد اصولگرایان)
-حوزه انتخابیه قائمشهر، سوادکوه و جویبار: سید علی اکبرادیانی ( ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
 و عزت ا... اکبری تالار پشتی (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه تنکابن و رامسر: ابوالفضل نیک نام (جبهه متحد اصولگرایان)


27- استان مرکزی

-حوزه انتخابیه اراک و کمیجان: عباس رجایی (جبهه متحد اصولگرایان) و سید احمد لطفی (ائتلاف فراگیر اصولگرایان) 
- حوزه انتخابیه خمین: محمد حسین مقیمی (ائتلاف فراگیراصولگرایان + ائتلاف اصلاح طلبان)
- حوزه انتخابیه شازند: محمود احمدی بیغش (مستقل)
- حوزه انتخابیه تفرش، آشتیان و فراهان: بهمن اخوان (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
- حوزه انتخابیه محلات و دلیجان: علیرضا  سلیمی (جبهه متحد اصولگرایان )
-حوزه انتخابیه ساوه و زرندیه : حسین اسلامی (ائتلاف فراگیر اصولگرایان)


28- استان هرمزگان

- حوزه انتخابیه بندرلنگه و بستک: احمد جباری (جبهه متحد اصولگرایان) 
-حوزه انتخابیه بندر عباس، حاجی آباد، قشم و ابوموسی: سید مصطفی ذوالقدر(اعتماد ملی + ائتلاف اصلاح طلبان)، محمد آشوری تازیانی(ائتلاف فراگیر اصولگرایان) و محمد امین فرج زاده(ائتلاف فراگیراصولگرایان)
- حوزه انتخابیه میناب، رودان وجاسک: سید علی میر خلیلی (جبهه متحد اصولگرایان)


29- استان همدان

-حوزه انتخابیه همدان: حمیدرضا حاجی بابایی(جبهه متحد اصولگرایان) وارد مجلس شد و سید محمد کاظم حجازی (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان ) و سید مرتضی حسنی حلم(ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
به مرحله دوم راه یافتند.
-حوزه انتخابیه ملایر: امین حسین رحیمی (مستقل)  وارد مجلس شد، سید محمد حسین فاضلیان (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان) و حسن بنایی (مستقل) به مرحله دوم راه یافتند.
-حوزه انتخابیه رزن: محمدمهدی مفتح (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
-حوزه انتخابیه بهار و کبودرآهنگ: عیسی جعفری (مستقل)
-حوزه انتخابیه اسدآباد: اکبر رنجبرزاده (مستقل)
-حوزه انتخابیه تویسرکان: شهریار طاهرپور (مستقل)
-حوزه انتخابیه نهاوند: مهدی سنایی (ائتلاف اصلاح طلبان)


30- استان یزد

- حوزه انتخابیه یزد و صدوق: علی اکبر اولیاء (ائتلاف اصلاح طلبان)  و سید مهدی صدر الساداتی (جبهه متحد اصولگرایان)
به مرحله دوم راه یافتند.
-حوزه انتخابیه تفت و میبد: سید جلال یحیی زاده (جبهه متحد اصولگرایان + ائتلاف فراگیر اصولگرایان)
-حوزه انتخابیه اردکان: محمدرضا تابش (ائتلاف اصلاح طلبان)
-حوزه انتخابیه مهریز،بافق،ابرکوه وخاتم : کاظم فرهمند (مستقل) و محمد شیخ شاب بافقی (مستقل) به مرحله دوم راه یافتند.

- اقلیت های دینی:

- مسیحیان آشوری وکلدانی: تاکنون اعلام نشده است
- مسیحیان ارامنه جنوب: تاکنون اعلام نشده است
- کلیمیان: سیامک مره صدق
- زرتشتیان: اسفندیار کسنویه
- مسیحیان ارامنه شمال کشور: گئورگ وارطان  

جبهه مشارکت: بازي اصولگرايان را برهم زديم

جبهه مشارکت ايران اسلامي در اطلاعيه‌اي به ارزيابي انتخابات 24 اسفند هشتمين دوره مجلس شوراي اسلامي پرداخت.

به گزارش نوروز، متن کامل اين اطلاعيه به شرح زير است:

به نام خدا

با پايان يافتن برگزاري انتخابات هشتمين دوره مجلس شوراي اسلامي نتايج اعلام شده را مي‌توان نشانه روشني از آن دانست كه عليرغم تمام تمهيدات و زمينه‌سازي‌هاي غيرقانوني و ناعادلانه كه از سوي مجريان و ناظران انتخابات فراهم شده بود و در عين طراحي نقشه براي تشكيل مجلسي يكدست و تك‌صدايي، بازي جريان حاكم در انتخابات با همت و حضور شهروندان آگاه و نيروهاي اصلاح‌طلب بر هم خورد و به گواهي آمار و نتايج نه فقط در 102 كرسي رقابتي در شهرستان‌ها نامزدهاي جناح حامي دولت نهم در اقليت قرار گرفته‌اند، بلكه در يكصد و شصت كرسي از پيش‌تعيين شده مجلس نيز توفيق طراحان نقشه انتخابات كامل نبوده و با رأي آوردن نامزدهاي منفرد و منتقد دولت در اين حوزه‌ها آن بازي از پيش طراحي شده نيز بر هم خورده است.

نتايج اعلام شده حاكي از آن است كه در 102 كرسي رقابتي 35 نفر از نامزدهاي ائتلاف اصلاح‌طلبان در مرحله اول توسط مردم انتخاب شده‌اند و 15 نفر از آنان نيز به مرحله دوم راه يافته‌اند كه عموماً با ديگر نامزدهاي اصلاح‌طلب يا منفرد رقابت خواهند كرد. ده نفر ديگر از منتخبان اين 102 كرسي نمايندگي از نيروهاي اصلاح‌طلبي هستند كه بنا بر پاره‌اي ملاحظات در فهرست اعلام شده از سوي ستاد ائتلاف اصلاح‌طلبان جاي نگرفتند. در 7 كرسي از 102 كرسي رقابتي نامزدهاي منفرد و منتقد دولت نهم حائز اكثريت شده‌اند و سهم طرفداران دولت نهم از اين 102 كرسي 35 نماينده است.

اين نتايج نشان‌دهنده آن است كه چنانچه انتخابات آزاد و عادلانه برگزار مي‌شد و با ردصلاحيت فله‌اي نامزدهاي با نفوذ جريان اصلاحات را در حوزه‌هاي مختلف انتخاباتي قلع و قمع نمي نمودند تا در همه 290 كرسي انتخابات امكان رقابتي آزاد و عادلانه فراهم مي‌شد، با توجه به تعميم اين 102 كرسي به كل كشور، مي‌توان مدعي بود كه فضاي مجلس هشتم را اكثريت قاطع اصلاح‌طلبان با حداقل 60 درصد كرسي‌هاي نمايندگي در اختيار خود مي داشتند.

به هر روي تا همين جاي كار و عليرغم همه طراحي‌ها براي حذف اصلاح‌طلبان در مجلس هشتم، فراكسيوني قدرتمندتر و پرشمارتر از فراكسيون اصلاح‌طلبان در مجلس هفتم تشكيل شده است.

اما در مورد انتخابات در حوزه انتخابيه تهران، فضاي تبليغات پيش از ازنتخابات و اقبال مردمي به فهرست انتخاباتي اصلاح‌طلبان و همچنين فضاي عمومي حاكم بر شعب اخذ رأي در روز انتخابات نشان از اقبال قابل توجه و چشمگير به فهرست اصلاح‌طلبان داشت.

عليرغم تخلف آشكار هيأت‌هاي اجرايي و نظارت در حذف دو سوم ناظران انتخاباتي نامزدهاي اصلاح‌طلب و ممانعت از حضور انان در فرايند اخذ و شمارش آراء، گزارش‌هاي 1200 ناظر باقيمانده از شعب اخذ رأي و صندوق‌هاي شمارش شده حاكي از آن است كه نتايج اعلام‌شده از سوي ستاد انتخابات تفاوت آشكاري با واقيعيت‌هاي صندوق‌هاي رأي دارد و تركيب و ترتيب منتخبان تهران غير از نتايج اعلام شده مي‌باشد.

يكدستي مجريان و ناظران انتخاباتي در اين دوره، حذف ناظران نامزدهاي اصلاح‌طلب، تخلفات گسترده جناح دولتي در ايام تبليغات و حتي روز رأي‌گيري نگراني‌هاي گسترده‌اي را در مورد سلامت انتخابات به وجود آورده بود كه نوع و نحوه اعلام نتايج مؤيد و مقوم اين نگراني‌هاست.

جبهه مشاركت ايران اسلامي با تأكيد بر اين نگراني‌ و دغدغه‌ها اعلام مي‌دارد، ستاد انتخابات كشور بايد هر چه سريعتر نتايج تك تك صندوق‌هاي اخذ رأي در تهران، ري، شميرانات و اسلامشهر را به طور روشن و به تفكيك در اختيار افكار عمومي بويژه نامزدهاي انتخابات قرار دهد تا امكان مقايسه نتايج اعلام شده با آراء ريخته شده در صندوق‌ها فراهم آيد.

اين خواست قانوني همه كساني است كه دغدغه سلامت انتخابات را دارند، خواسته‌اي كه در انتخابات سومين دوره شوراي اسلامي تهران مؤكدا از وزارت كشور مطالبه شد و متأسفانه به آن وقعي ننهادند و تا هم اكنون ترديدها را در مورد نتايج آن انتخابات با خود به يدك مي‌كشندبر اين جمله امام راحل (ره)‌ تأكيد مي‌كنيم كه «ميزان رأي ملت است» و همگان بايد بدان تمكين كنند و آنان كه مي‌خواهند «ميزان رأي دولت» باشد و اين خواست را با اعمال سليقه و نفوذ به صورت‌هاي مختلف دنبال مي‌كنند در تقابل آشكار با آرمان‌هاي امام و بنيان‌هاي جمهوري اسلامي هستند.

جبهه مشاركت ايران اسلامي
26 اسفند ماه 1386

اگر احمد زنده بود، همان حرف‌هاي سيدحسن را مي‌زد

عروس امام خميني گفته است: اگر سيداحمد زنده بود، همان حرف‌هاي سيدحسن را مي‌زد.

فاطمه طباطبايي، همسر مرحوم سيداحمد خميني، با اشاره به مسائل اخير پيش آمده گفت: در مسئله اخير نبايد شخص معين و يا صاحب سايت و رسانه‌اي را مقصر اصلي دانست و همه فشارها را بر او وارد ساخت، بلكه موضوع اصلي به جرياني بازمي‌گردد كه در تلاش است ـ به گفته و پيش‌بيني امام ـ انتقام خود را از سال 42 به بعد كه به دليل حضور نيرومند امام و امتش نمي‌توانست جلوه بارز داشته باشد، بگيرد.

وي افزود: اين جريان، ديرزماني است بر آن است با ايجاد جريانات كاذب و رواج بداخلاقي‌هاي رازآلود و ايراد تهمت و افترا به نزديكان و حاملان اصلي فكر و انديشه و آثار امام، به نوعي خود را بر جامعه حاكم سازد.

طباطبايي گفت: اين فكر دور از ذهن نيست كه آن جريان در صدد بوده، به نوعي ميزان حضور خود را در جامعه محك بزند و حد و حدود آمادگي جامعه را براي تحريف انديشه امام ارزيابي كند. بدين ترتيب، با دستگيري يك جوان كه ممكن است تحت تأثير القائات فوق قرار گرفته و قادر به كنترل احساسات خود نشده است، مسئله حل نمي‌شود، بلكه بايد با يك جريان، به صورت يك جريان برخورد كرد.

وي در گفت‌وگو با «شهروند امروز» با توضيح قانون گرفتن مسئوليت در خانواده امام خميني گفت: ما در خانواده يك قانون داريم و آن هم قانوني است كه امام وضع كرده‌اند و خطاب به احمد آقا نوشته‌اند كه در جمهوري اسلامي پس از من حتما به تو مسئوليت‌هايي پيشنهاد مي‌شود، حتما قبول كن و اگر مي‌تواني خدمت كني، حتما بپذير، اما يك نكته اساسي در اينجا هست و آن اين‌كه اگر مي‌بيني افرادي مي‌توانند آن مسئوليت را انجام دهند، تو پيش‌قدم نشو. اين قانون خانواده ماست و اين نظر امام است. همه سخن‌هاي امام درباره پذيرفتن يا نپذيرفتن مسئوليت سياسي با اين قانون قابل جمع است.

وي ادامه داد: يك وقت امام در زماني كه بني‌صدر مي‌خواسته حاج‌احمد آقا را به عنوان نخست‌وزير اعلام كند،‌ اين مطلب را مي‌فرمايند كه من ميل ندارم اطرافيانم در پست‌هاي دولتي داخل شوند، ولي در همان زمان، احمد را مي‌فرستد تا در جلسه سران نظام، عضو دايم باشد.

فاطمه طباطبايي در بيان آخرين دغدغه‌هاي حجت‌الاسلام سيداحمد خميني اظهار داشت: يادم است كه آن اواخر احمد چند سخنراني مفصل داشتند. دو، سه تا از آنها در فضاي خاصي انجام شد. حتي در يكي از آنها با بغض و گريه گفتند: دلم براي امام تنگ شده است. يك دفعه نيز صحبت از اقتصاد پيش آمد، مي‌گفتند، خيلي آسان است، گناه را به گردن خارج از كشور بيندازيم. در حالي كه بايد مشكلات را با درايت حل كنيم. او از اين‌كه مردم در فقر باشند، رنج مي‌برد و بر اين باور بود كه هرچند مشكلات مردم زياد است اما مي‌توان آنها را با درايت و مديريت درست حل كرد.

عروس امام كه رهبر كبير انقلاب او را در اشعار خود «فاطي» خطاب مي‌كردند، درباره جبهه رفتن فرزندش سيدحسن خميني گفت: احمد، حسن را كه سيزده ساله بود، تشويق مي‌كرد به جبهه برود و يادآور مي‌شد يك وقت با خودت نگويي، چرا خودت نمي‌روي، من بايد بمانم از امام حفاظت كنم، ولي تو برو؛ اين سفره رحمتي است كه براي هميشه باز نمي‌ماند. اگر شهيد شدي هم چه بهتر. بار اول كه سيزده ساله بود، اتفاقا مدتي هم در خط مقدم بود. با اين‌كه سنش كم بود و آموزش هم نديده بود، ولي يكي از پاسدارهاي بيت او را به خط مقدم برده بود و وقتي به او گفتند آخر او را كه آموزش نديده، چرا به خط مقدم بردي، در جواب گفته بود: اگر شهيد شود خوب است از نظر تبليغي خيلي مفيد است! البته بعدها كه شانزده، هفده ساله شد به عنوان نيروي بسيجي به لشكر قم رفت كه كمي هم شيميايي شد.

درصد تشکیل مجلس

بنابر پیش بینی های ما حدود ۷۲ درصد مجلس اصولگرا هستند که از این تعداد ۵۸ درصد آن ها جزو منتقدان دولت هستند

۲۸ درصد دیگر هم جزو نیروهای اصلاح طلب و مستقل هستند.